سهیلا
یک شنبه 5 تير 1390برچسب:, :: 12:4 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا آیا نگران آكنه و جوش هایی كه روی پوست شما به وجود می آید هستید؟ اگر بدانید كه دلیل به وجود آمدن جوش روی پوستتان چیست، راحت تر می توانید آن را درمان كنید. مراقبت های ویژه پوست را انجام دهید تا بتوانید جوش های روی پوست خود از بین ببرید. جوش یكی از اختلالات پوستی است كه می تواند باعث ایجاد حفره هایی روی بینی، پشت، صورت و بازو ها شود. معمولا گفته می شود كه جوش در دوران بلوغ به وجود می آید اما هر كسی در هر سنی ممكن است با این مشکل مواجه شود. معمولاً جوش ها به صورت توده ای از پرز،جوش های سر سیاه یا سر سفیدو یا دانه های چركی پدیدار می شود. معمولاً این نوع جوش ها در مناطقی كه غده های چربی است به وجود می آید. یائسگی قطع دائمی خونریزی ماهانه است. سن متوسط یائسگی 51 سالگی است اما حدود 4 درصد زنان قبل از 40 سالگی دچار یائسگی زودرس میشوند. ورود به دوران یائسگی ممکن است همراه با تعداد کمی از علایم یا تغییرات در وضعیت سلامت بدن باشد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد: گُرگرفتگی سیکل ماهانه نامنظم تغییرات واژن و مثانه تغییرات روحی فقدان میل جنسی تغییرات ظاهری بیماری قلبی پوکی استخوان یک شنبه 29 خرداد 1390برچسب:, :: 11:19 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
لرزش دست ها در انسان از جمله مشكلاتی است كه ممكن است انسان را در هر سنی گرفتار كند. لرزش دستها هنگام عصبانیت، اضطراب، خستگی بیش از حد، ورزشهای پراسترس و كار زیاد روزمره از موارد شایعی است كه در اكثر بیماران مراجعهكننده به چشم میخورد. لرزش دست ها میتواند در اثر بیماریهای عمومی مثل سوءتغذیه یا ضعف باشد، یا در اثر مشكلات غددی مثل پركاری تیروئید كه لرزش و تعریق دستها از علائم آن است. همچنین لرزش دست ها میتواند جنبه ارثی داشته باشد كه این نوع لرزش در سنین پایینتر شروع شده و در شرایط خستگی و استرس بیشتر میشود و با دارودرمانی مناسب قابل كنترل است.
مواقعی كه لرزش دست ها در سنین پایینتر شروع می شود، یا با علائم دیگری همراه است، یا با گذشت زمان بیشتر شده و پیشرفت می كند، باید جدی گرفته شود. در بیماریهای ارثی یا اكتسابی مانند بیماریهای تحلیل برنده مغز مثل MS (ام اس)، یا بیماریهای مخچهای یا پاركینسون این نوع لرزشها دیده میشوند. نوعی از لرزش دست كه هم در میانسالی و هم كهنسالی دیده میشود، در اثر ابتلا به بیماری پاركینسون است كه این بیماری به علت كم شدن رنگدانههای غدد قاعدهای مغز رخ می دهد و همراه با كندی حركات بدن، سفتی و خشكی اندامها بوده و به لحاظ ماهیت پیشرونده آن باید تحت درمان متخصص مربوطه قرار بگیرد. بیماری MS نیز میتواند با لرزش دست ها و عدم تعادل خود را نشان دهد كه این جزو علائم هشداردهنده یك بیماری جدی است. آلودگی هوا، مسمومیت با فلزات سنگین از جمله سرب و كبالت نیز میتواند موجب لرزش دست ها در سنین پایینتر شود. مصرف موادمخدر و تركیبات آمفتامین و داروهای روانگردان و استفاده بیرویه از داروهای اعصاب كه به طور خودسرانه صورت میگیرد هم میتواند عامل لرزش دست ها شود. لرزش دست ها گاهی میتواند عارضه مصرف داروهایی باشد كه برای درمان یک بیماری استفاده می شوند، مثلا سالبوتامول كه در درمان تنگی نفس استفاده میشود. مصرف بیرویه الكل در جوامع غربی، بیخوابی و شب زندهداری نیز یكی از علل ایجادكننده لرزش دست ها است. بنابراین برای پیشگیری از این عارضه باید از نظر تغذیه ای، به مصرف کافی سبزی ها، میوهها و پروتئین توجه كرد و از مصرف بی رویه ی قهوه و چای و محركهای مغزی، داروهای روانگردان و خوابآور به صورت خودسرانه پرهیز كرد. همچنین در زمان آلودگی هوا باید از خروج غیرضروری از منزل خودداری نمود. یک شنبه 29 خرداد 1390برچسب:, :: 11:12 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
«آب انار» برای پیشگیری از سرطان مفید است، سلامت قلب را بهبود میبخشد .
این بار متخصصان تغذیه تاكید كردهاند كه آب انار همچنین میتواند چربیهای اطراف معده و شكم را در زنان و مردان چاق كاهش دهد.
دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:, :: 1:2 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا
آیا با وجود انجام گناه می توان به اجابت دعا امید داشت؟ انسان ها از نظر اجابت دعا چند دسته اند: 1- کسانی که اهل گناه اند ممکن است همه ی دعاها و یا برخی از آن ها به اجابت برسد! زیرا در روایات آمده است که گاهی خداوند چون دوست ندارد صدای بنده ای را بشنود همین که او چیزی درخواست کرد خواسته اش را برآورده می کند تا دوباره او را صدا نزند و در خانه اش نرود و بر عکس گاهی اجابت دعا و خواست بنده ای را به تأخیر می اندازد چون او را دوست دارد و مایل است او مکرر به در خانه اش بیاید و او را صدا بزند.
2- کسانی که اهل گناه نیستند و سعی می کنند تا جایی که ممکن است حدود الهی را رعایت کنند. در مورد این دسته اگر مصلحت الهی در استجابت دعای وی باشد، دعایش به اجابت می رسد و اگر دعای چنین کسی مستجاب نشد، قطعاً مصلحت خداوند این است که استجابت دعای او به تأخیر افتاده و یا اصلاً مستجاب نشود، که در آن هم مصلحتی است و خداوند می خواهد پاداش بهتری در عوض عدم استجابت این دعا در آخرت به بنده عنایت کند. (البته رعایت شرایط عمومی دعا ضروری است.) امام صادق علیه السلام می فرماید: مؤمن [در آخرت] آرزو می کند که [ای کاش] هیچ دعایی از او در دنیا مستجاب نشده بود به خاطر آنچه که از پاداش [در آخرت] می بیند. (میزان الحکمة، 5728)
3- در نهایت انسان هایی هستند که قصد معصیت و گردن کشی در مقابل خداوند را ندارند و ناخواسته گرفتار هوای نفس و شیطان شده و گناهی از سر ناآگاهی از آنان سر زده است. دعای این دسته از افراد نیز در معرض اجابت است زیرا قلبا راضی به گناه نیستند و ناخواسته به گناه آلوده می شوند. این گروه از عنوان بندگی خدای خارج نیستند و مورد این خطاب که «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ » (بقره، 186) هنگامی که بندگان من از تو درباره من سؤال کنند [بگو] من نزدیک هستم [و] دعای درخواست کننده را- به هنگامی که مرا می خواند- اجابت می کنم... امام صادق علیه السلام می فرماید: مؤمن [در آخرت] آرزو می کند که [ای کاش] هیچ دعایی از او در دنیا مستجاب نشده بود به خاطر آنچه که از پاداش [در آخرت] می بیند 4- افراد مستجاب الدعوه: اگر انبیاء و اولیاء الهی مستجاب الدعوه بودند به خاطر این بوده است که رابطه خوب و عمیقی با خدای متعال داشتند، مطیع او بودند، و هرگز با او مخالفت نمی ورزیدند. البته این حالت؛ یعنی مقام استجابت دعا، اختصاص به ایشان نیز ندارد؛ یعنی برای تمامی مؤمنان در صورتی که بتوانند رابطه صمیمی و مستحکمی با خدای تعالی برقرار نمایند، ممکن است. البته ممکن است کسی بگوید: خوب ما که مستجاب الدعوه نیستیم و از چنین وجاهت و آبرومندی نزد خدای تعالی برخوردار نیستیم، هنوز خود سازی نکرده ایم و از آلودگی ها خودمان را کاملا پاک نساخته ایم ما باید چه کنیم؟ آیا نباید دعا کنیم و مستقیم درب خانه خدا برویم؟ در این زمینه گفتنی است: خوشبختانه برای این افراد که اکثریت مومنان را تشکیل می دهند نیز راه باز است، به طور کلی در ارتباطی که انسان با خدای خود دارد، هیج درب بسته، راه نرفتنی و هدف نارسیدنی وجود ندارد. در آستان ربوبی، همه چیز شدنی و رسیدنی است؛ منتهی باید توجه داشت، اگر کسی خودش آبرومندی کافی ندارد و از وجاهت لازم برخوردار نیست، راه ارتباط برای او این است که به آبرومند و صاحب وجاهتی رجوع کند و او را میان خود و خدا وسیله و واسطه قرار دهد. در همین زمینه قرآن کریم مىفرماید: «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ»؛ «به سوى خداوند واسطه بجویید. (مائده، آیه 35) بحث شفاعت و توسل دقیقا برای این رابطه لحاظ شده است و فلسفه آن جبران نقائصی است که انسان ها، به خصوص مؤمنین، برای ارتباط با ذات هستی دارند. به دعای توسل توجه کنید، در پایان هر فراز از آن آمده یا وجیهاً عند الله اشفع لنا عند الله، یعنی ای آبرومند نزد خدا که در اثر این آبرومندی اگر به او رجوع کنی و از او چیز بخواهی دست رد به سینه تو نمی زند، ما را که از چنین آبرویی برخوردار نیستیم و نتوانسته ایم خدای تعالی را، آنچنان که باید از خود راضی نماییم، دریاب و میان ما و خدای متعال به جهت قربی که داری واسطه شو و از او بخواه که نیازها و حاجت های ما را برآور. دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:, :: 12:52 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
چه جوری میشه وجود خدا رو بیشتر احساس کرد؟ گاه چنان غرق در دنیا و روزمرگی هایش میشویم و در چرخه عبث غفلت گیر می کنیم که حتی وجود خود را از یاد میبریم چون ماشینی تنظیم شده هر روز کارهای مشخص شده خاصی را انجام میدهیم . و عمر ما در تکرار مکررات هر روزه میگذرد صفحه ضمیر ما را نیز چون شهرمان دود گرفته است و همه چیز در ناپیدایی است و سرگردانی بیداد میکند. و به یقین برای همه ما حالاتی دست میدهد که از این همه نازیبایی به تنگ می آییم و دل ما در پی گم شده خود میگردد و به کنکاش در وجود خود میپردازیم ببینم در کجای زندگیمان رهایش کردیم و وجود با عظمتش را از یاد بردیم بزرگیش الآن خود را نشان داده که بی او این خلأ بی انتها با هیچ جیز پر نشده نه با سرگرم شدن به درس و بحث و کار و تفریح و نه با تعلق خاطر به این و آن هرگز جای خدا را چیز دیگری پر نخواهد کرد فطرت ما فقط با او آشناست و فقط با یاد او به آرامش خواهیم رسید و هرگاه که انسانی راه خلاف فطرتش در پیش گیرد هرگز رنگ آرامش را نخواهد دید و روح او در عذاب خواهد ماند و دچار مردگی و خلأ خواهد شد و این همه افسردگی ها و بیماری های رفتاری و روانی که ما به صورت تأسف آوریشاهد روند رو به رشد آن هستیم به این خاطر است که ما انسان ها میخواهیم روحمان را از چیزی که دوست دارد و با او آشناست جدا کرده و به نازیبایی های دنیای دنی مأنوس کنیم . و اینجاست که نا خود آگاه در وجود ما انقلابی میشود و دنبال آن یگانه معبود به جستجو می پردازیم و همین جاست که انسانیت ما آغاز میشود اما موضوعی که هست اینست که ما مدتها در غیبت بوده ایم و الان مسیر را گم کرده ایم از کاروان روندگان طریقت جا مانده ایم نمیدانیم به کدام سمت برویم و سراغش را از که بگیریم تمام وجود ما به تلاطم می آید و در بغض تنهایی فرو میرود در این لحظه هاست که نباید نا امید شد نباید به دنبال هر بانگی راه افتاد به امید رسیدن به او بلکه کوتاهترین راه رجوع به دل خود است دل را خدا در وجود ما نهاد که جایی برای خودش باشد یعنی دل انسان ارتباطی عمیق با آفریننده ی خود دارد و هنگامی که به عمق دل خود توجه نماید چنین رابطه ای را خواهد یافت ؛ ولی اکثر مردم مخصوصا در اوقات عادی زندگی که سرگرم امور دنیا هستند توجهی به این رابطه ی قلبی ندارند و تنها هنگامی که توجه شان از همه چیز بریده می شود و امیدشان از همه ی اسباب قطع می گردد می توانند به این رابطه ی قلبی توجه نمایند. 1 تنها جایی که می تواند خدا را در آن یافت دل مؤمن است ؛ و إلا هم مؤمن و هم کافر با جهان بیرون در ارتباط هستند ؛ در حالی که یکی همه ی هستی را جلوه های حق می بیند و دیگری تنها کوه و دشت و درختی که هیچ اثری از خالق در آنها یافت نمیشود را می بیند . چنین کسی نه تنها به خدا نزدیک نمی شود بلکه لحظه لحظه از او دور میگردد . دل آئینه ای است که خدا در آن جلوه می کند . این آینه هر چه شفافتر باشد نور الهی را بهتر منعکس می کند . آئینه ی زنگار گرفته کی می تواند اشیاء دور و بر خود را نشان دهد ؟ لذا اگر دل را از آلودگی ها پاک کنیم و گرد و غبار از روی آن بزداییم نور خدا در آن منعکس خواهد شد . پس دست بکار شو و شیشه های غبار گرفته دلت را با اه سوزان شب و ناله سحر پاک کن و نظری به درون انداز تا جلوه نورانیت یگانه معبودت را ببینی و جز او هر آن چه در این خانه ارزشمند انبار کرده ای به بیرون اندازی دل حرم خداست در حرم او چه جای غیر ؟؟؟؟ تا وقتی دل علاقه مند به گناه و دنیاست چگونه می تواند خانه ی یار و محل انس با حق شود ؟ خداوند غیور است ؛ محال است در دلی که حب به دنیا و گناه باشد جای گیرد بنابر این برای احساس وجود خدای سبحان در زندگی باید دیده ی دل را از زشتی ها پاک کرد ؛ در این صورت نور خدا را در همه چیز خواهی دید . در خصوص زندگی بانو امین مجتهده ی اصفهانی آمده که روزی ایشان از پله ها به زمین افتادند و استخوان پایشان شکست ؛ وقتی بالای سر وی آمدند مشاهده کردند بانو می خندد ؛از او علت را سؤال کردند فرمود : وقتی به یاد آوردم که خداوند بابت این درد چه اجری به من خواهد داد خنده ام گرفت . انسان های پاک در هر حالی وجود خدا را حس میکنند و از حضورش لذت میبرند . بنابراین برای درک بهتر خدای تعالی باید دلی زلال و بینشی توحیدی داشت . موحد هر پیشامدی را خیر می بیند و می داند دنیا دار امتحان و آزمایش است . او می داند همه ی فرامین الهی به نفع خود اوست . خدای غنی مطلق هیچ سودی از طاعت او نمی برد و هیچ ضرری از جانب معصیتش به خدا نمی رسد .بنابر این تلاش می کند قدم به قدم و آهسته آهسته به دستورات حق عمل کرده و از نواهی دوری کند . لذا برای رسیدن به این مقصود در ضمن رعایت مطالبی که ذکر شد چند نکته ضروری است : 1- بسیار تفکر کن خداوند متعال می فرماید : الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم ویتفکرون فی خلق السموات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار (2) خردمندان کسانی اند که در همه ی حالات چه ایستاده و نشسته و چه در حال خفتن خدای را یاد می کنند و همیشه در خلقت زمین و آسمان تفکر می کنند و می گویند : پروردگارا این جهان با این عظمت را بیهوده نیافریدی تو پاک و منزهی پس خدایا ما را به لطفت از عذاب دوزخ حفظ بفرما . تفکر در اینکه من کیستم ؟ از کجا آمده ام ؟ در کجا هستم ؟ به کجا می روم ؟ چه کسی مرا بصورت نطفه در رحم مادر قرار داد ؟ چه کسی نطفه را رشد داد و صورتگری کرد ؟ نقاش کیست ؟ چگونه از آبی گندیده انسانی به این زیبایی آفرید ؟ چه کسی قبل از تولد فرزند در سینه ی مادر شیر زلال قرار داد ؟ قدرت بر مکیدن را که داد ؟ چه کسی مهر فرزند را در دل پدر و مادر قرار داد ؟ و...
من چرا بی خبر از خویشتنم؟
مـن بدین جا ز چه رو آمده ام؟
کیست تـــا گـــو بنمـاید وطنم ؟
آخـر الامــر کجـا خواهم شد؟
چیست مرگ من و قبر و کفنم ؟
بــاز از خویشتــن انـدر عجبم
چیست ایـن الفـت جانم به تنم ؟
گـــاه انسانـــم و گـه حیوانم
تمرین در تفکر انسان را لحظه به لحظه به خدا نزدیک می کند و به اعمال انسان جهتی الهی می دهد
2- قرآنی شو امیرالمومنین (علیه السلام ) در خطبه ی 147 نهج البلاغه می فرمایند : لقد تجلی الله لخلقه فی کلامه و لکنهم لا یبصرون خداوند برای خلقش در کلامش تجلی کرده است و لکن آنها نمی بینند . قرآن گفتگوی خالق با مخلوق است . قرآن کلام الهی با بشر خاکی است . چگونه ممکن است کسی با انسان هوشیار حرف بزند و او را مورد خطاب قرار دهد ولی انسان وجودش را حس نکند ؟ همچنین قرآن کریم معجزه جاودان پیامبر خدا (ص) است. با خواندن قرآن انسان حس می کند که کسی نمی تواند چنین سخنانی را برزبان بیاورد جز خالق هستی. انسان می تواند در لابلای کلمات قرآن کریم و حقایق ناب و حکمت های بی نظیر آن وجود خدا و علم و حکمت او را درک نماید. پس اگر دل را از شواغل خالی کنی و در هنگام تلاوت قرآن به معانی آن توجه و در آیات الهی تدبر کنی به اندازه ی ظرف وجود خویش خدا را حس خواهی کرد و با راهنمایی قرآن پس از مدتی خواهی دید که همه ی حوادث , از خوب و بد را امتحان الهی می یابی و سعی می کنی در حضور معلم حقیقی در امتحانات سربلند و پیروز شوی . 3- اهل سحر و دعا باش هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
می خواهی خدا را با بند بند وجودت حس کنی ؟ می خواهی او را با چشم دل ببینی ؟ پس اهل سحر باش ؛ اهل مناجات و دعا باش ؛ چرا که سحر بهترین زمان برای دلدادگی با محبوب است ؛ در آن هنگام که نه شکم گرسنه است و نه سیر نه سر و صدایی و نه هیاهویی ؛ تویی و خالق یکتا . حال اگر در دل شب با سوز و دعا قطره ی اشکی از چشمت جاری شد و دلت شکست مورد خطاب الهی قرار خواهی گرفت که : انا عند قلوب المنکسرة 4من نزد دلهای شکسته هستم . سپس سر به سجده گذار که در این هنگام هیچ حایلی بین تو و خدای تو نیست.
رحمتم موقوف این خوش گریه هاست
تــا نگریـــد ابـــر کـــی خنـــدد چمـن؟
تــــا نـگــریــد طفــــل کی نـــوشد لبن ؟
کـــام تـــو مــوقـــوف زاری دل است
بــی تضـــرع کامیـــابی مشکـل است 5
همه ی این اعمال زمین دلت را می روبد و از آلودگی ها جارو می کند تا وجود خدا را بهتر حس کنی چرا که : ان الله یحول بین المرء و قلبه 6 همانا خدا میان شخص و دل او حایل می گردد . و کلام را در پایان به این حدیث زیبا از امیر بیان علی (علیه السلام) مزین کنیم : قلوب العباد الطاهرة مواضع نظر الله سبحانه فمن طهر قلبه نظر الله الیه دلهای پاک بندگان مواضع نظر خداست ؛ پس هر آنکس دلش را پاک کرد خداوند عزوجل به او نظر اندازد . پس اگر از قیل و قال دنیا و مشکلاتش به تنگ آمده ای لازم نیست دنبال واسطه بگردی تا ترا به حضور بپذیرد او همیشه با تو است صدایش بزن و بگو که دلتنگش هستی هر چه از خوب و بد داری عرضه دار و به او واگذار و یقین کن که خدای بزرگ متعال همان که مهربانترین است بیشتر از خود تو مشتاق این بازگشت تو بوده است خدا همین قدر نزدیک است نگران هیچ چیز نباش . دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:, :: 12:37 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
فضیل مىگوید: از حضرت امام صادق (ع) شنیدم كه مىفرمود: ذكر «لا اله الّا اللَّه» و «اللَّه اكبر» را بسیار بگویید، زیرا هیچ چیزى نزد خداوند از این دو ذكر محبوبتر نیست. الله لا اله الا الله از امام باقر (ع) نقل شده است؛ پیامبر(ص) فرمود: ذكر «لا اله الّا اللَّه» را به مردگان خود تلقین كنید كه باعث محو گناهانشان خواهد شد. گفتند: اى رسول خدا، هر كس این ذكر را در حال سلامت بگوید چگونه است؟ فرمود: این محوكنندهتر و محوكنندهتر و محوكنندهتر است، زیرا ذكر «لا اله الّا اللَّه» مایه انس مؤمن در زندگى و هنگام مرگ و زنده شدن اوست. پیامبر(ص) فرمود؛ جبرئیل گفت: اى محمّد، كاش آنان را به هنگامه رستاخیز مىدیدى كه گروهى از ایشان سفید رویند و صداى خود را به ذكر «لا اله الّا اللَّه» بلند مىكنند، و گروهى سیهرویند و فریاد بر مىآورند كه: اى واى بر ما، هلاك شدیم.
از هشام بن سالم و ابو ایّوب نقل شده است امام صادق (ع) فرمود: هر كس صد بار «لا اله الّا اللَّه» بگوید، عمل او در آن روز از همه مردم بالاتر است، مگر كسى كه افزون بر این بگوید.
ابن عباس از پیامبر (ص) نقل كرده است كه فرمود: در میان كلمات، هیچ كلمهاى نزد خدا محبوبتر از ذكر «لا اله الّا اللَّه» نیست، و هیچ بندهاى نیست كه بگوید: «لا اله الّا اللَّه» مگر اینكه گناهان او زیر قدمهایش فرو مىریزد، چنان كه برگ درخت زیر آن فرو مىریزد. از امام صادق (ع) نقل است كه فرمود: هر كس هنگام رفتن به بستر خواب، صد مرتبه «لا اله الّا اللَّه» بگوید، خداوند خانهاى در بهشت براى او بنا مىكند، و هر كس هنگام رفتن به بستر خواب صد مرتبه استغفار كند، گناهان او مانند برگ درخت فرو مىریزد. امام صادق علیه السلام می فرماید: «کسی که صد مرتبه" لا اله الا الله" بگوید، در آن روز [که این ذکر را می گوید] از نظر عمل، افضل از همه ی مردم است، مگر از کسی که زیادتر گفته باشد.»(3) پاداش كسى كه با اخلاص «لا اله الّا اللَّه» بگوید از امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود: هر كس از روی اخلاص «لا اله الّا اللَّه» بگوید وارد بهشت مىشود، و اخلاص او در این ذكر به این است كه شهادت دادن به یگانگى خداوند او را از محرّمات الهى باز دارد.
امام رضا علیه السلام از پدرانش از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از جبرئیل نقل می کند که خداوند می فرماید: «کلمه ی لا اله الا الله » دژ محکم من است. کسی که آن را بگوید، داخل قلعه ی من می شود و کسی که داخل قلعه ی من شد، از عذاب من ایمن خواهد بود.»(1) آن حضرت شرط اساسی آن را قبول ولایت ائمه علیهم السلام دانسته است. لا اله الا الله کلام بسیار شریفی است که به واسطه ی آن، در مرحله ی اول، تمام معبودهای ساختگی و دروغین نفی می شود (لا اله) و در مرحله ی دوم، مقام و منزلت معبود حقیقی را در خداوند منحصر می کند (الا الله). حروف این کلمه ی توحیدی به گونه ای چینش شده است که در گفتن آن به حرکت لب ها نیازی نیست و این از امتیازات مهم این ذکر است و عنایتی است از طرف خداوند به بندگانش، به سبب تحقق اخلاص در این ذکر توحیدی. امام صادق علیه السلام مرتبه ی بالاتر اخلاص در این کلمه را چنین بیان می کند: «کسی که" لا اله الا الله" بگوید، داخل بهشت می شود و اخلاص در آن، این است که" لا اله الا الله" مانع او از ارتکاب محرمات الهی شود.»(2) در روایات، آثار و فضیلت زیادی برای آن نقل شده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «کسی که صد مرتبه" لا اله الا الله" بگوید، در آن روز [که این ذکر را می گوید] از نظر عمل، افضل از همه ی مردم است، مگر از کسی که زیادتر گفته باشد.»(3) خواندن هزار مرتبه "لا اله الا الله" سبب نجات از گرفتاری ها و رهایی از قید و بندها است(4) و مداومت بر آن، علاج وسوسه است. مرحوم آیت الله کشمیری برای نفی خواطر و درمان حدیث نفس ذکر" لا اله الا الله" را سفارش می کرد.(5 مالك بن اعین از امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود: هر كس صد مرتبه بگوید: «لا اله الّا اللَّه الملك الحقّ المبین» خداى پیروزمند قاهر او را از تنگدستى حفظ مىكند، و وحشت قبر را از او بر مىدارد، و خود ،بىنیازى را براى خویش فراهم مىآورد، و (روز قیامت) در بهشت را خواهد كوبید.
پی نوشت ها : 1- بحار الانوار، ج 49، ص 126. 2- بحار الانوار، ج 8، ص 359. 3- وسائل الشیعه ی، ج 7، ص 183. 4- هزار و یک ختم، ص 33. 5- صداقت، روح و ریحان، ص 89؛ صداقت، صحبت جانان، ص 121 جمعه 20 اسفند 1389برچسب:, :: 11:21 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا علّامه مجلسى (ره ) فرمود: ((به سند معتبر در كتب معتبره روايت كرده اند از شيخ صدوق ((محمّد بن بابويه )) كه گفت : خبر داد بعضى از مشايخ قميّين ما كه : مرا امر عظيم روى داد كه دلتنگ شدم و چاره آن را ندانستم . پس با نهايت غم و الم به خواب رفتم ، پس در خواب مرد خوشروى خوش جامه خوشبوى را ديدم ، گمان كردم كه يكى از مشايخ قميّين است كه نزد او درس مى خواندم . پس در خاطر خود گفتم : كه تا كى اين غم و اندوه را در دل خود پنهان كنم و به كسى اظهار نكنم و اين مرد از مشايخ و علما و استادان ماست ، اين راز را به او بگويم ، شايد كه فرجى از براى من نزد او باشد. پس پيش از آنكه مطلب خود را اظهار كنم ، گفت : در اين امرى كه ترا عارض شده است ، به خدا رجوع كن و يارى بجو از حضرت صاحب الامر (عج )، كه او نيكو ياورى است و نگهدارنده دوستان و شيعيان خود است از مهالك . پس دست راست مرا گرفت و گفت : آن حضرت را زيارت كن و سلام بر آن حضرت بكن و از او درخواست كن كه شفاعت كند نزد خدا در حاجت تو . چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:, :: 12:29 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا از باغ میبرند چراغانیات کنند
سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:, :: 1:41 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا
همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن ز مدینه تا به کعبه سر و پا برهنه رفتن دو لب از برای لبیک بوظیفه باز کردن به مساجد و معابد همه اعتکاف جستن ز مکاره و مناهی همه احتراز کردن شب جمعه ها نخفتن به خدای راز گفتن ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن بخدا که هیچکس را ثمر آنقدر نباشد که به روی نا امیدی در بسته باز کردن ای دوست، دزد حاجب و دربان نمیشود یک شنبه 1 اسفند 1389برچسب:, :: 11:43 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا كسى نزد اميرمؤ منان على (عليه السلام) از عدم استجابت دعايش شكايت كرد و گفت با اينكه خداوند فرموده دعا كنيد من اجابت مى كنم ، چرا ما دعا مى كنيم و به اجابت نمى رسد ؟! اما در پاسخ فرمود: قلب و فكر شما در هشت چيز خيانت كرده لذا دعايتان مستجاب نمى شود: روزى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از راهى عبور مى كرد. در راه شيطان را ديد كه خيلى ضعيف و لاغر شده است. از او پرسيد: چرا به اين روز افتاده اى؟ گفت: يا رسول الله از دست امت تو رنج مى برم و در زحمت بسيار هستم . پيامبر فرمودند: مگر امت من با تو چه كرده اند ؟ گفت: يا رسول الله، امت شما شش خصلت دارند كه من طاقت ديدن و تحمل اين خصايص را ندارم .اول اين كه هر وقت به هم مى رسند سلام مى كنند. دوم اين كه با هم مصافحه - دست دادن- مى كنند. سوم آن كه ، هر كارى را كه مى خواهند انجام دهند «ان شاء الله» مى گويند ، چهارم از اين خصلت ها آن است كه استغفار از گناهان مى كنند ، پنجم اين كه تا نام شما را مى شنوند صلوات مى فرستند و ششم آن كه ابتداى هر كارى « بسم الله الرحمن الرحيم» مى گويند.
گفته شد ماه مبارک رمضان، از طرفي ماه تلاوت قرآن و بازگو کردن کلام رب است و از سوي ديگر ماه دعا و سخن گفتن عبد با رب و مطرح کردن تقاضاهايش است. در اينجا هم دعاهاي مأثور و هم غيرمأثور داريم. گفتيم دعاهاي غيرمأثور داراي شرايط و آدابي است. عرض کردم بهترين دعا براي ديگران همين چيزي است که در روايات ما وارد شده است که آن دعا کردن نسبت به مغفرت است. ما در روايات متعددي اين جملات را داريم: «أللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَات»؛ هم نسبت به احياء داريم و هم اموات. حتي در متن روايات ما هم که شيوههاي دعا را ميآموزند، اين دعا وارد شده است که در آن روايت از امام صادق بود که: «أللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ جَمِيعِ الْأَمْوَات». ثمره «طلب مغفرت» براي اموات جلسه گذشته گفتم ثمره اين دعا براي اَحياء «رفع مانع اجابت دعا» است. اتفاقاً براي اموات هم بهترين دعا همين است. چون آنچه اهم اموري است که اموات به آن احتياج دارند، «رفع موجبات عقاب» است. وقتي براي مغفرت آنها دعا کرديد و اين را از خدا خواستيد، معناي آن اين است که خدايا، آنها را عفو کن و موجبات عقاب را از آنها برطرف فرما! لذا براي اموات هم بهترين دعا همين است. بهترين دعا براي اموات همين است که انسان تقاضا کند که موجبات عقاب از آنها رفع شود. اين نکته براي اين بود که بحث جلسه گذشته را تکميل کنم؛ چون جلسه گذشته راجع به اَحياء گفتم، حالا هم راجع به اموات عرض کردم. لذا بهترين دعا نسبت به برادران و خواهران ايماني اين است که از خدا براي آنها طلب مغفرت کنيم. تأثير حالات ظاهري انسان در اجابت دعا اما بحثي که اين جلسه ميخواهم مطرح کنم، در سنوات گذشته اشارهاي داشتم، ولي حالا ميخواهم توضيح دهم. يکوقت هست که در باب شرايط و آداب دعا، اعمالي را توصيه ميکند که اين اعمال در سه رابطهاي که در گذشته بحث کرديم نسبت به اجابت دعا مدخليت دارد. يعني اگر انسان اين اعمال را انجام دهد، اينها يا در تشديد مقتضي دعا، يا به فعليت رسيدن آن و يا در تسريع اجابت دعا مؤثرند. مثلاً گفته ميشود نماز بخوان، وضو بگير، يا ساير اموري که بيان کرديم و از آن گذشتيم. اما بحث ديگري که در باب دعا مطرح است «تأثير حالت ظاهري انسان در اجابت دعا» است. يک بحث از نظر باطن داريم که آنها را در گذشته عرض کردم؛ اما حالا ميخواهيم از نظر ظاهر بررسي کنيم که انسان در چه حالي از حالات ظاهري دعا کند، اثرش بيشتر است؟ حالا اين را توضيح ميدهم. ما به حسب ظاهر و از نظر فيزيکي حالات مختلفي را براي انسانهايي که سالم هستند تصوير ميکنيم؛ مثلاً «قيام» دارند، «قعود» دارند، «رکوع» دارند، «سجود» و حالات مختلف ديگر دارند. سؤال اين است که آيا اين حالات هم در اجابت دعا دخالتي دارد يا نه؟ سجده ؛ نزديکترين حالات بنده به پروردگار ما در رواياتمان اين مطلب را داريم و جهت آن را هم در روايات ما ذکر کردهاند. من ابتدا اين روايات را به دو دسته تقسيم ميکنم و بعد دو روايت را ميخوانم. يک دسته از روايات، علت را جلو مياندازد و بعد حالت را ميفرمايد؛ دسته ديگر اول حالت را ميفرمايد و بعد علت را بيان ميکند. اما دسته اول؛ روايت از پيغمبر اکرم (ص) است که حضرت فرمود: «أقْرَبُ مَا يَکُونُ الْعَبْدُ مِن رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ»؛ نزديکترين حالتي که بنده به پروردگارش نزديکتر است آن حالي است که عبد معبودش را سجده ميکند. بعد حضرت بلافاصله «فاء تفريع» ميآورند و مي فرمايند: «فَاکْثِرُوا الدُّعَاءَ». پس زياد دعا کنيد، يعني در اين حال سجده زياد دعا کنيد. در اين روايت، حضرت اول علت را ميفرمايد و بعد مسئله دعا در اين حالت را مطرح ميکند. روايت ديگري هست که از عبدالله بن هلال است که خدمت امام صادق (ص) ميرسد و ميگويد: «شَکَوْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيهِ السَّلامُ تَفَرُّقَ أَمْوَالِنَا وَ مَا دَخَلَ عَلَيْنَا»؛ ميرود خدمت حضرت و از پراکنده شدن اموال و گرفتاريهايي که به او وارد شده بود شِکوِه ميکند؛ گويا بخشي از اموالش را از دست داده بوده يا ورشکسته شده بوده است. آنجا با امام صادق (ع) درد دل ميکند. «فَقَالَ عَلَيْکَ بِالدُّعَاءِ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ»؛ ابتدا اينجا حضرت ميآيند سراغ دعا و ميفرمايند بر تو باد که دعا کني در حال سجده؛ بعد علت را ذکر ميکنند که: «فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا يَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ». يعني نزديکترين حالت عبد به ربش آن موقعي است که سجده ميکند. پس دو چيز در اين روايات هست؛ يکي اين است که بيان نزديکترين حالت عبد به رب از نظر ظاهر است و ديگري اين است که دعا در اين حالت به اجابت نزديک ميشود. سجده ؛ بالاترين کرنش و عبادت اما مسئله اول؛ چرا «أَقْرَبَ مَا يَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّه» حالت سجده است؟ در باب عبادت که عبارت از کُرنش است، از نظر ظاهر بالاترين کُرنش نسبت به معبود، سجده است. لذا خدا هم وقتي ابليس را خواست امتحان کند با همين عبادت او را امتحان کرد. آزمايش ابليس «سجده» بود. چون بالاترين عبادت از نظر ظاهر، کُرنش به معبود است که آن هم در حال سجده است. لذا روايات تعبير به «أقرب» ميکنند؛ يعني نزديکترين حالت از نظر ظاهر، سجده است. ما در باب سجده روايات زيادي داريم که من فقط به يک روايت اشاره ميکنم که نشان ميدهد حتي نسبت به قُرب انبياء نسبت به خداوند هم سجده مؤثر بوده است. در روايتي از امام صادق (ع) است که شخصي از حضرت سؤال کرد: «لِمَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً»؛ چرا خدا حضرت ابراهيم (ع) را به عنوان خليل و دوست خودش انتخاب کرد و اين لقب را به او داد؟ «قَالَ لِکَثْرَةِ سُجُودِهِ عَلَى الْأَرْضِ». حضرت در جواب فرمود چون ابراهيم خيلي خدا را سجده ميکرد و خودش را براي خدا روي خاک ميانداخت. اين به جهت مطلوبيت اين حالت پيش معبود است که کُرنشي بالاتر از اين از نظر ظاهر نداريم. دعا در سجده مستجاب است لذا اين تعبيرهايي که در اين روايات بود، اين را ميرساند که انسان وقتي ميخواهد از معبودش درخواست کند، در حالي درخواست کند که در نزديک¬ترين حالات به معبودش قرار دارد؛ چون اين حالت، همانطور که اقرب به معبود است، اقرب به اجابت هم هست. يعني دعا در اين حالت به پذيرفته شدن نزديکتر است. لذا در اين روايات فرمودند در اين حال دعا کن و از خدا درخواست کن. چون ديگر حالتي نزديک¬تر از اين از نظر ظاهر نداريم؛ پس اين فرصت را از دست نده! در سجده از خدا چه بخواهم!؟ حالا اينجا يک بحث ديگر مطرح ميشود و آن اينکه در حالت سجده از خدا چه بخواهم؟ آنچه ما در رواياتمان داريم اين است که در اين حال همه چيز بخواه، نظرتنگي نکن، دو جلسه قبل اين را گفتم که اهم خواستههاي انسان امور معنوي است؛ لذا آنها را بخواه. چرا؟ چون نيازهاي معنوي، موقت نيستند. البته اين منافات ندارد با اينکه انسان هم حوائج معنوياش را بخواهد و هم حاجتهاي دنيايياش را بخواهد. هم دنيا بخواه ، هم آخرت حالا براي اينکه اين تتميمي نسبت به بحثمان باشد، يکي دو روايت را ميگويم. عبدالرحمن ابن سَيابه از اصحاب امام صادق (ع) است که ميگويد: «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَدْعُو وَ أَنَا سَاجِدٌ»؛ يعني به حضرت عرض کردم من در حال سجده دعا ميکنم و از خدا تقاضا ميکنم؛ «فَقَالَ نَعَمْ»؛ حضرت فرمود بله، «فَادْعُ لِلدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»؛ حالا که در سجده دعا ميکني، هم دنيا بخواه و هم آخرت. چرا؟ «فَإِنَّهُ رَبُّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة». چون تو در اين حالت عبد و بنده هستي و او رب است و تو کُرنش نسبت به رب خود ميکني؛ اما اين را بدان که ربوبيت او منحصر به يک نشئه نيست؛ او هم رب دنياي تو است، هم رب آخرت تو است. اين حالت هم که بهترين حالت است؛ پس هم دنيا بخواه، هم آخرت. هرچه ميخواهي ، بخواه يک روايت ديگر هم از جميل بن دراج است که از اصحاب بزرگ امام صادق (ع) است؛ از امام صادق نقل ميکند که حضرت فرمود: «أَقْرَبُ مَا يَکُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ إِذَا دَعَا رَبَّهُ وَ هُوَ سَاجِدٌ»؛ ميگويد خدمت امام صادق بودم که حضرت فرموند نزديکترين حالت بنده به پروردگارش آن موقعي است که دارد دعا ميکند و در حال سجده است. بعد حضرت رو کردند به جميل بن درّاج و فرمودند: «فَأَيَّ شَيْءٍ تَقُولُ إِذَا سَجَدْتَ»؛ بگو ببينم وقتي که به سجده ميروي چه ميگويي؟! جميل بن درّاج هم آدم کوچکي نيست؛ او و کساني مثل زراره و محمد بن مسلم از فقهاي بزرگ ما هستند و آدمهاي کوچکي نيستند. آنوقت حضرت از او سؤال کردند که تو در سجده چه ميگويي؟ جميل بن درّاج بسيار زيبا جواب ميدهد، «قُلْتُ عَلِّمْنِي جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَقُولُ»؛ به امام صادق عرض ميکند قربانت بروم، شما به من ياد بده که چه بگويم. حضرت رو ميکند به ايشان و ميفرمايند اين را بگو: «يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ وَ يَا مَلِکَ الْمُلُوکِ وَ يَا سَيِّدَ السَّادَاتِ وَ يَا جَبَّارَ الْجَبَابِرَةِ وَ يَا إِلَهَ الْآلِهَةِ »؛ يعني بگو اي ربّ ارباب، اي ملک الملوک، اي سلطان سلاطين، اي سيد سادات، اي معبود همه معبودها... بعد دارد حضرت فرمود: «ثُمَّ قُلْ فَإِنِّي عَبْدُکَ نَاصِيَتِي فِي قَبْضَتِکَ»؛ من بنده تو هستم؛ عنان اختيار من که به دست تو است. «ثُمَّ ادْعُ بِمَا شِئْتَ وَ اسْأَلْهُ فَإِنَّهُ جَوَادٌ لَا يَتَعَاظَمُهُ شَيْءٌ». يعني بعد هم به طور کلي هرچه ميخواهي از او بخواه. چون او بخشندهاي است که هيچ درخواست و تقاضايي براي او بزرگ و سنگين نيست. البته در بعضي از روايات ديدهام که حضرات ائمه ميفرمايند ما خودمان دوست نداريم که در تقاضاهايمان از خداوند جنبههاي دنيايي را پيش بکشيم. اين همان مطلبي است که من راجع به مسائل معنوي گفتم که آنها نيازهاي دائمي است و اهم مايحتاج انسان است. حالا به اين مجموعه نگاه کنيد ميخواستم اين را عرض کنم که از اين مجموعه اين به دست ميآيد که يکي از اموري که در باب دعا کردن از نظر حالات ظاهري به آن توصيه شده، در حال سجده بودن است اين در مسئله اجابت مؤثر است. البته اين منافات ندارد که آدم در هر حالي که باشد دعا کند ولي اين حالت خاص از آن حالتهايي است که عِندالله مطلوبيت دارد و از طرفي هم خودش نمايانگر بالاترين کُرنش بنده نسبت به رب و معبودش است و لذا از نظر ظاهر أقرب حالت او به معبودش است. یک شنبه 1 اسفند 1389برچسب:, :: 11:21 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
نجات از شقاوت تسبيحات حضرت زهرا(عليهاالسلام) از آثار و برکات بسيارى برخوردار است که از جملهى آنها نجات يافتن از شقاوت و بدبختى است. هر انسانى به تناسب بينش و نگرشى که به جهان هستى و وجود پرآشوب خود دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى ديگر يکى از مهمترين مسائلى که همهى انسانها را آگاه يا ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامههايشان را در جهت وصول به آن پىريزى مىکنند، مسئلهى رسيدن به سعادت و گريز از شقاوت است. منتهى از آنجايى که انسان اختيار دارد؛ راه خودش را بايد آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از اين که راه برايش نمايان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مىدهد و راه هدايت مىپيمايد، و گاهى سوء انتخاب به خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پيش مىگيرد. و اين مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئلهاى است که همهى آنان که به خود آمدهاند، از آن مىترسند و آنها که بصيرت ندارند و در خواب غفلت عمر مىگذرانند از آن نيز به غفلت به سر مىبرند. لذا آن دسته که داراى بصيرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت هميشه دست به دعا و ذکر بلند مىکنند و با تضرع و اصرار از خداى خويش طلب دورى از شقاوت و رسيدن به سعادت مىنمايند. مداومت بر تسبيحات حضرت فاطمه(عليهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است. از اين رو شايسته نيست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماييم. امام صادق(عليهالسلام) در اين رابطه مىفرمايد: «يا ابا هارون، انا نامر صبياننا بتسبيح فاطمه عليهاالسلام کما نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم يلزمه عبد فشقى»(1)؛ اى ابا هارون! ما بچههاى خود را همانطور که به نماز امر مىکنيم به تسبيحات حضرت فاطمه(عليهاالسلام) نيز امر مىکنيم. تو نيز بر آن مداومت کن، زيرا هرگز به شقاوت نيفتاده است بندهاي که بر آن مداومت نموده است. و نيز از اين حديث شريف استفاده مىشود که شايسته است والدين محترم، تسبيحات حضرت زهرا (عليهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعليم کنند، باشد که مشمول اين حديث گردند. شيطان همواره دشمن ديرينهى انسان بوده و هست و هيچگاه انسان از حيلهها و خواطر شيطانى او در امان نيست. شيطان بنا بر آيات الهى، دشمن قسم خوردهى انسان است تا او را به هر طريق ممکن به گمراهى بکشاند. از اين رو آدمى هميشه در معرض تهاجم شيطان و وساوس شيطانى است. بعضى انسانها در مقابل اين تهاجم شيطانى و خواطر نفسانى هميشه در حال فرارند که در اين صورت همواره مورد تعقيب شيطان و خواطرند، و هيچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و نفسزنان تسليم شوند، و عدهاى اندک در تلاشاند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که شيطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شيطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که به اين مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که ديگر دگرگونى در آن راه ندارد. وقتى انسان توانست شيطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نمايد و در کارها و اذکار و عبادتهاى خود اخلاص ورزد، رضايت خدا نيز حاصل گردد، چون شيطان و وساوس او يکى از بزرگترين موانع کسب رضايت و خشنودى حقتعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى آرزوى عارفان است. يکى از راههايى که مىتواند شيطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر تسبيحات حضرت فاطمه(عليهاالسلام) است. امام باقر(عليهالسلام) مىفرمايد: «من سبح تسبيح فاطمه عليهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائه باللسان، و الف فى الميزان، و يطرد الشيطان، و يرضى الرحمان»(2)؛ هر کس تسبيحات حضرت فاطمه(عليهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مىگيرد، و آن تسبيح به زبان صد تا است، و در ميزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شيطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مىنمايد. از امام صادق(عليهالسلام) روايت است که وقتي انسان در جاى خواب خود مىخوابد، فرشتهي بزرگوارى و شيطان سرکشي به سوى او مىآيند، پس فرشته به او مىگويد: روز خود را به خير ختم کن و شب را با خير افتتاح کن، و شيطان مىگويد: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبيحات حضرت زهرا(عليهاالسلام) را در وقت خواب خواند، فرشته آن شيطان را مىراند و از او دور مىکند، و او را تا هنگام بيدارى محافظت مىکند، پس باز شيطان مىآيد و او را امر به گناه مىکند و ملک او را به خير امر مىکند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبيح آن حضرت را گفت آن فرشته، شيطان را از او دور مىکند و حقتعالى عبادت تمام آن شب را در نامهى عملش مىنويسد.(3) بنا بر روايت امام صادق(عليهالسلام)، تسبيحات حضرت زهرا(عليهاالسلام) از جملهى ذکر کثيرى است که خداوند در قرآن کريم ياد فرموده است: «تسبيح فاطمة الزهراء عليهاالسلام من الذکر الکثير الذى قال الله عز و جل: «واذکروا الله ذکرا کثيرا.» و از طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است: «من اکثر ذکر الله عز و جل احبه الله و من ذکر الله کثيرا کتبت له برائتان؛ برائة من النار و برائة من النفاق»(4)؛ هر کس ذکر خداى عزوجل را بسيار کند خداوند او را دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسيار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: يکى برائت از آتش جهنم، و ديگرى برائت از نفاق و دورويى. لذا تسبيحات صديقهى طاهره اگر با شرائطش انجام پذيرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق مىگردد. 1ـ فروع کافى، کتاب الصلاه، ص 343، ح 13. 2ـ وسائل الشيعه، ج 4، ص 1023، ح 3. 3ـ شيطان دشمن ديرينهى انسان، محمد نصيرى، ص 136. 4ـ اصول کافى، ج 2، ص 499، ح 3. یک شنبه 1 اسفند 1389برچسب:, :: 10:47 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
اگر میخواهید ازدواج خود را بهبود بخشید، باید برای بهبود واحد بنیادی رابطهی عاطفی تلاش کنید. زوجهای خوشبخت، خواستههای خود را گسترش میدهند و برای تداوم رابطهشان، به انتظارات همدیگر، بهدرستی پاسخ میدهند. آنان عادتمیکنند پیوسته به تلاشهایشان برای برآوردن خواستهها و انتظارات یکدیگر، پاسخ مثبت بدهند و از بیاعتنایی یا درگیر شدن با خواستههای هم، پرهیز میکنند. این عادت، ثمرهی برجستهای دارد؛ به زن و شوهر اجازه میدهد نسبت به هم مهربان باشند و علاقه و حس شوخطبعی خود را حتی وقتی در اختلاف بهسر میبرند، حفظ کنند. زوجهایی که اندیشمندانه با هم زندگی میکنند، راههای بیشماری برای برآوردن خواستههای یکدیگر و حفظ رابطهی عاطفی پیدا میکنند. در زیر به مهمترین راهکارهایی که به شما کمک میکند تا زندگی زناشویی موفقتری داشته باشید، اشاره شده است: - برای نوع برخورد همسرتان، معیارهای بالایی تعیین نکنید. هر تلاشی که از او میبینید را بپذیرید. به این قانون طبیعت اعتماد کنید: پاسخ موفق به خواستهها، به برآوردهکردن بیشتر میانجامد. - درخواست همسرتان را در تحققبخشیدن به خواستههایش، به عنوان اتهامی که شما در گذشته خطاییکردهاید، تعبیرنکنید، بلکه بدانید شریک زندگیتان خواهان لطف بیشتر شماست. - برآورده کردن خواستهها را به رقابت، تبدیلنسازید. رقابت، ضدتولید است. بهجای آن، به راهی بیندیشید که عمل مهربانانه، به عمل مهربانانهی دیگری بینجامد. اگر در روابط خود بهبود سریع ندیدید، سعیکنید در یافتن راههایی برای بهبود روابط عاطفی، کوشا باقیبمانید. اگر هر دو تعهد کردهاید که بهبود پیداکنید، یقینبدارید که تلاشهایتان ثمر خواهد داد. کارهایی که میتوان برای همسر انجام داد: وقتی بیمار است، او را تیمار کنید. از دستاوردها، تلاشها و نقطهنظرهایش تعریف نمایید. تلاشهای او را در خانه تحسین کنید و با بیان جملهی «متشکرم»، از او قدردانی کنید. گوش دهید، گوش دهید و باز هم گوش دهید. روی میز یا کیفش، یادداشت عاشقانه بگذارید. در طول روز، سر کار به او تلفن بزنید یا ایمیلی بفرستید. به خانواده و دوستان او، لطفی بکنید. هدیه یا کارتپستال خندهداری برایش بخرید. برای شریک زندگی خود شعر یا ترانهای بسرایید، نقاشی بکشید و یا کاردستی بسازید. نامهی عاشقانهای برایش بنویسید. هر تلاشی که از او میبینید را بپذیرید. به این قانون طبیعت اعتماد کنید: پاسخ موفق به خواستهها، به برآوردهکردن بیشتر میانجامد. از خاطرات مهم دوران کودکیاش سؤالکنید و خوب گوش دهید. از ترسهای او سؤالکنید و به جوابش گوش فرادهید. از خواستهها، اهداف و پندارههای او پرسشکنید و خوب گوش دهید. در پایان روز، به هم بپیوندید و از اینکه روزتان چگونه گذشته، حرف بزنید. با هم، زبانی جدید یاد بگیرید. - در کارهای تعمیراتی خانه شرکت کنید. عکسهای خانوادگی بگیرید و آن را نگهدارید. برای آینده و خواستههای خود برنامهریزی کنید. علاوه بر اقداماتی که به آن اشاره نمودیم لازم است تا موانع سست کننده عواطف محبت را در میان روابط زناشویی بشناسید. 9 دشمن زندگی زناشویی برای آنكه زندگی زناشوییتان به خوبی پیش رود، بیخود بهدنبال شگردهای معجزهآسا نباشید. در عوض، میتوانید از برخی از تلههایی كه احتمال دارد در درازمدت رشتههای پیونددهنده بین شما را سست و ضعیف كند، دوری كنید. در اینجا راهنمایی كوچكی در مورد عادات بدی كه كاملا باید كنار بگذارید ارائه میدهیم! 1- تلویزیون تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شكی نداشته باشید! شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن كنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمیگذارد حواستان به یكدیگر باشد، از آن گذشته آنقدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بودهاید كه وقتی به رختخواب میروید، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یكدیگر باخبر شوید. تنها چاره كار این است كه این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنكه در این كار زیاد سختگیری نكرده باشید، میتوانید موافقت كنید كه در هفته، 4 شب تلویزیون خاموش باشد. 2- خانهنشین نشوید دیگر بیرون نمیروید! دیگر از گردشهای دونفره و شبنشینیهای رمانتیك خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را بهدستآورید و به اتفاق یكدیگر از خانه بیرون بزنید! 3-استفاده ساعات اضافی دیگر دیر از سر كار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلكه علاوه بر آن خستگی و عصبانیتتان را با خود به خانه میآورید كه حقیقتا موضوع خوشایندی برای همسرتان نیست! تنها كافیاست كه كار، تمام زندگیتان را بهخود مشغول كند، به سرعت تنها موضوعی میشود كه از آن در خانه حرف میزنید. سعی کنید تا قبل از شام كمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنكه توجه بیشتری به یكدیگر داشته باشید، هر ازگاهی كار را از یاد ببرید. 4-عدم رسیدگی به وضع ظاهر فكر نكنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشتركتان میگذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بیخیال شوید!بهخودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه كه هستید دوست دارد، با اینحال چرا سعی نمیكنید خود را به بهترین شكل نشان دهید؟ تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب میتواند گرم و صمیمانه باشد. اما نكته مهم آن است كه بدانید زمانیكه این تفاهم به حد كافی وجود دارد، چیزی را به همسرتان تحمیل نكنید. 5- بیتوجهی به تغییرات همسر یكی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها، بیتوجهی است. در اینجا منظور از توجه كردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلكه تنها نگاه كردن به همسرتان است. زمانیكه همسرتان تغییری کرده و یا لباس جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ بهخصوص زمانیكه او را شیك و زیبا میبینید . 6- نوع ارتباط با خانواده همسر تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب میتواند گرم و صمیمانه باشد. اما نكته مهم آن است كه بدانید زمانیكه این تفاهم به حد كافی وجود دارد، چیزی را به همسرتان تحمیل نكنید. چنانچه احساس میكنید كه همسرتان از رفتوآمدهای آخر هفته كمكم خسته میشود به او اصرار نكنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد . 7- نبود برنامه تشكیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظرگرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آیندهتان را بسازید. بیدرنگ در مورد آیندهتان و اینكه چگونه با آن روبهرو میشوید فكر كنید. 8- سكوت های بیجا مطمئنا عدمگفتوگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از كمبود وقت و یا بیتوجهی زن و مرد نسبت به یكدیگر است كه در بالا از آنها نام بردهایم. در این حالت، موضوعی را با هم مطرح كنید و سعی كنید حقیقتا حرف طرف مقابلتان را بفهمید. شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 2:28 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید.....اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم....خداوند پاسخ داد: از میان تعداد بسیاری از فرشتگان , من یکی را برای تو در نظر گرفته ام ....او در انتظار توست و از تو مراقبت خواهد کرد. کودک دوباره پرسید: اما اینجا در بهشت , من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند. خداوند گفت : فرشته تو به تو لبخند خواهد زد و هر روز برایت آواز خواهد خواند و تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود....کودک ادامه داد : من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی فهمم؟ خداوند او را نوازش کرد و گفت :فرشته تو زیباترین و شیرین ترین واژه هائی را که ممکن است بشنوی، در گوشت زمزمه خواهد کرد... و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی. کودک سرش را برگرداند و پرسید : شنیده ام که در زمین انسانهای بدی هم زندگی می کنند چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟ خداوند جواب داد : فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد,.... حتی اگر به قیمت جانش تمام شود....کودک با نگرانی ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود.... خداوند گفت : فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد ...و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت.....
اگر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود. در آن هنگام بهشت آرام بود ....اما صدائی از زمین شنیده میشد....کودک میدانست که باید بزودی سفرش را آغاز کند...او به آرامی یک سئوال دیگر از خداوند پرسید: لطفا نام فرشته ام را به من بگوئید.... خداوند بار دیگر او را نوازش کرد .... و پاسخ داد: به راحتی می ًتوانی او را مادر صدا کنی! پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:, :: 10:46 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا گوشهایی که خاصیت خودپاک کنندگی خود را از دست دادهاند، دچار جرم گرفتگی میشوند این در حالیست که در گوش افراد به طور طبیعی، جرم انباشته نمیشود اما گوش برخی از بیماران به طور مرتب جرم میگیرد اما آنان به اشتباه فکر میکنند که گوششان به شست و شو عادت کرده است. یک متخصص گوش و حلق و بینی گفت: جرم گرفتگی گوش در افراد دارای پوست چرب شایعتر و غدد چربی بدن آنان فعالتر است.احساس کیپ شدن گوش و کم شنوایی انتقالی (کم شنوایی در گوش خارجی و میانی) از جمله علایم جرم گرفتگی گوش است و اگر جرم بیش از حد سفت شود بر قدرت شنوایی بیمار تاثیر منفی میگذارد. چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:, :: 2:1 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا اثر فوری دعایی عجیب یونس پیغمبر (علیه السلام ) پس از آنكه سى سال قوم خود را به ایمان دعوت نمود هیچكدام ایمان نیاوردند مگر دو نفر یكى عابدى بود بنام ملیخا (یا تنوخا) دیگرى عالمى روبیل نام حضرت صادق (علیه السلام ) فرمود خداوند عذاب وعده داده شده را از هیچ امتى برطرف نكرده مگر قوم یونس ، هر چه آنها را به ایمان خواند نپذیرفتند، با خود اندیشید كه نفرین شان كند. عابد نیز او را بر اینكار ترغیب مى نمود ولى روبیل مى گفت نفرین مكن زیرا خداوند دعاى تو را مستجاب مى كند از طرفى دوست ندارد بندگانش را هلاك نماید.بالاخره یونس (علیه السلام ) گفتار عابد را پذیرفت و آنها را نفرین كرد. به او وحى شد در فلان روز و ساعت عذاب نازل مى شود. نزدیك تاریخ عذاب ، یونس به همراهى عابد از شهر خارج شد ولى روبیل در همانجا توقف كرد. ساعت نزول بلا فرا رسید، آثار كیفر ظاهر شد قوم یونس آشفته شدند (چون هر چه گشتند یونس را نیافتند) روبیل به آنان گفت اینك كه یونس نیست به خدا پناه ببرید زارى و تضرع كنید شاید بر شما ترحمى فرماید.پرسیدند چگونه پناه ببریم ؟ روبیل فكرى كرده گفت فرزندان شیرخواره را از مادرانشان جدا كنید حتى بین شتران و بچه هاشان و گوسفندان و بره ها و گوساله ها و ماده گاوها تفرقه بیاندازید و در میان بیابان جمع شوید آنگاه اشك ریزان از خداى یونس خداى آسمانها و زمینها و دریاهاى پهناور طلب عفو و بخشش كنید. به دستور روبیل عمل كردند منظره اى بس تاثرانگیز ایجاد شد. اطفال شیرخوار گریه آغاز نمودند، پیران كهنسال صورت بر خاك گذاشته اشك مى ریختند. آواى حیوانات و اشك و آه قوم یونس به هم آمیخته شاید خاشاك بیابان را نیز با خود هم آهنگ كردند، رحمت بى انتهاى پروردگار جهان بر سر آنها سایه افكند، عذاب نازل شده ، برطرف گردید و به جانب كوهها روانه شد. پس از گذشتن تاریخ عذاب، یونس به طرف قوم خود بازگشت تا ببیند آنها چگونه هلاك شده اند با كمال تعجب مشاهده كرد مردم به طریق عادى زندگى مى كنند عده اى مشغول زراعتند. از یك نفر پرسید قوم یونس چه شدند. آن مرد یونس را نمى شناخت پاسخ داد او بر قوم خود نفرین كرد خداوند نیز تقاضایش را پذیرفت عذاب نازل شد ولى آنها گرد یكدیگر جمع شدند گریه و زارى نموده از خدا خواستند او هم بر آنها رحم كرده عذاب را برطرف نمود اینك در جستجوى یونسند تا ایمان آورند.یونس خشمگین شد باز از آن محیط دور شده به نزدیك دریا رفت چنانچه خداوند نیز داستان خشم یونس را در این آیه بیان مى كند و ذا النون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه كنار دریا رسید در آنجا یك كشتى را در حال حركت مشاهده كرد تقاضا نمود او را نیز سوار كنند. مسافرین موافقت كرده یونس سوار شد. كشتى حركت كرد میان دریا كه رسید خداوند یك ماهى بزرگ را ماءمور نمود به طرف كشتى رود یونس ابتدا جلو نشسته بود حمله ماهى و هیكل درشت او را مشاهده كرد از ترس به آخر كشتى رفت . ماهى باز به طرف یونس آمد. مسافرین گفتند در میان ما نافرمانى است باید قرعه اندازیم به نام هر كس كه در آمد او را طعمه همین ماهى قرار دهیم. قرعه كشیدند بنام یونس خارج شد او را در میان دریا انداختند (فالتقمه الحوت و هو ملیم ) ماهى یونس را فرو برد و او خویشتن را سرزنش مى كرد. در روایت ابى الجارود حضرت باقر (علیه السلام ) مى فرماید سه شبانه روز در شكم ماهى بود در دل دریاهاى تاریك، خدا را خواند دعا كرد مستجاب نمود فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمین فاستجبناه له و نجیناه من الغم و كذلك ننجى المومنین غلام سیاه رو به من نموده گفتما حملك على ان فرقت بینى و بین مولاى تو را چه واداشت كه بین من و آقایم جدائى انداختى. در جوابش گفتم آنچه در بالاى تل از تو مشاهده كردم . این سخن را كه شنید دست به درگاه خدا دراز كرد با نوائى جانسوز صورت به طرف آسمان بلند كرده گفت خدایا بین تو و من بود اكنون كه پرده از روى آن برداشتى مرا نیز ببر و سوى خود برگردان فریاد برداشت در تاریكیها (تاریكى شكم ماهى و تاریكى شب و تاریكى دریا) پروردگارا به جز تو خدائى نیست منزهى تو، من از ستمكارانم ، دعایش را مستجاب كردیم و او را از اندوه نجات دادیم این چنین نیز مومنین را نجات مى دهیم. ماهى یونس را به كنار دریا میان ساحل انداخت چون مویهاى بدن او ریخته و پوستش نازك شده بود خداوند درخت كدوئى برایش در همانجا رویانید تا در سایه آن از حرارت آفتاب محفوظ بماند. یونس در آن هنگام پیوسته به تسبیح و ذكر خدا مشغول بود تا آن ناراحتى و نازكى پوست برطرف شد. خداوند كرمى را ماءمور كرد ریشه كدو را خورد، كدو خشك شد یونس از این پیش آمد اندوهگین گردید. خطاب رسید براى چه محزونى چه شده؟ عرض كرد در سایه این درخت آسوده بودم كرمى را ماءمور كردى تا او را خشك كرد! فرمود یونس اندوهگین مى شوى براى خشك شدن یك درخت كه آن را خود نكاشته اى و نه آبش داده و به آن اهمیت نمى دادى هنگامى كه از سایه اش بى نیاز مى شدى اما تو را اندوه فرا نمى گیرد براى صدهزار مردم بینوا كه مى خواستى عذاب بر آنها نازل شود اكنون آنها توبه كردند به جانب ایشان برگرد. یونس به سوى قوم خود بازگشت همه گردش را گرفته ایمان آوردند.سعید بن مسیب گفت سالى قحطى روى داد مردم براى درخواست باران از خداوند، اجتماع كرده عرض نیاز مى نمودند. در میان آنها چشم به غلامى افتاد كه بالاى تلى رفت ، از مردم جدا شد. نیروى مرموزى مرا به طرف او كشانید خواستم از كیفیت راز و نیاز غلام باخبر شوم . جلو رفته دیدم لبهاى خود را حركت مى دهد ولى چیزى نشنیدم . هنوز دعایش تمام نشده بود ابرى فضاى آسمان را پوشانید. غلام سیاه همین كه ابر را مشاهده كرد سپاس خداى را بجاى آورده راه خود را گرفت و از آنجا دور شد. باران شدیدى بارید به اندازه اى كه ترسیدم سیل جارى شود. من از غلام تعقیب كردم پنهانى از پى او رفتم وارد خانه على بن الحسین زین العابدین (علیه السلام ) شد. خدمت آنجناب رسیدم عرض كردم در خانه شما غلام سیاهى است اگر ممكن است بر من منت گذارید، او را خریدارى كنم . فرمود سعید چرا نبخشم كه بفروشم؟! امر كرده متصدى غلامان هر چه غلام در خانه هست از نظر من بگذارند. همه غلامها را جمع كرد ولى آنكس را كه جستجو مى كردم در میان آنها نبود. عرض كرد آرى فقط یك نفر هست كه نگهبان اسب و شترها است (میرآخور) دستور داد او را نیز حاضر كردند تا وارد شد دیدم همان كسى است كه بر فراز تل آهى جگرسوز داشت . گفتم غلامى را كه خریدارم همین است . زین العابدین (علیه السلام ) فرمود غلام سعید مالك تو است با او برو. غلام سیاه رو به من نموده گفتما حملك على ان فرقت بینى و بین مولاى تو را چه واداشت كه بین من و آقایم جدائى انداختى. در جوابش گفتم آنچه در بالاى تل از تو مشاهده كردم . این سخن را كه شنید دست به درگاه خدا دراز كرد با نوائى جانسوز صورت به طرف آسمان بلند كرده گفت خدایا بین تو و من بود اكنون كه پرده از روى آن برداشتى مرا نیز ببر و سوى خود برگردان . حضرت زین العابدین (علیه السلام ) و كسانى كه حضور داشتند از نیایش با صفاى او شروع به گریه نمودند من هم با اشك جارى بیرون آمدم . همین كه به منزل رسیدم یك نفر از طرف زین العابدین (علیه السلام ) پیغام آورد كه آنجناب فرموده بود اگر مایلى تشییع جنازه رفیقت را بكنى بیا. با آن مرد به طرف منزل حضرت رفتم دیدم غلام در همان مجلس از دنیا رفته . حجاب چهره جان مى شود غبار تنم خوش دمى كه از این چهره پرده برفكنم چنین قفس نه سزاى چو من خوش الحانست روم به گلشن رضوان كه مرغ آن چمنم عیان نشد كه چرا آمدم كجا بودم دریغ و درد كه غافل ز خواب خویشتنم چگونه طوف نمایم فضاى عالم قدس كه در سراچه تركیب تخته بند تنم مرا كه منظر حور است مسكن و ماءوا چرا به كوى خراباتیان بود وطنم طراز پیراهن زر كشم مبین چون شمع كه رازها است نهانى درون پیرهنم اگر ز خون دلم بوى مشك مى آید عجب مدار كه همدرد نافه ختنم غبار هستى حافظ ز پیش او بردار كه با وجود تو كس نشنود ز من كه منم دو شنبه 25 بهمن 1389برچسب:, :: 11:7 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا
پریسا جان غزل غزل ترانه ها فدای تو قــربـونــــه اون صـدا و خنـده هـای تو همیشه دس به دست تو میدن تمومه قصه ها ولی همیشه تنهایی میونه درد و غصه ها همیشه مثل قاصدک پر میکشی به آسمون و مثل بآد ، بادکا دور میشی از نگاهمون اما داره بهار میاد تا که تو تنها نباشی تا که به روری گلهامون بِرَی و هِی آب بپاشی بذار برات ساده بگم هنوز همون دخترکی گل همیشه خندون و هنوز همون شاپرکی میخوام برات قصه بگم قصه ی آقا رو بگم قصه ی مرد جنگجو قصه ی مولا روبگم مرد همیشه منتظر مرد همیشه مهربون با اون نگاهه ساده اش شبیه ماهِ آسمون یه روزی از را می رسه عدالت و پا می کنه مثل مامان مثل بابا تو قلب تو جا می کنه این آخره قصمونه می خوام که خوب گوش بکنی تمومه خود پرستی رو باید فراموش بکنی بعضیا از صداقت و سادگی صحبت می کنن بعضیا هم پشت سر بعضیا غیبت می کنن بعضیا خیلی ساده ان مثل گل و پروانه ها پروانه های رنگا رنگ سر می زنن به خونه ها کبوترای پشت بوم دارن برات شعر می خونن با اون بالای رنگا رنگ که مثل گل ها می مونن اونا می خوان به تو بگن یه روزی آقامون میاد یه روزی از همین روزا دعا بکن که زود بیاد یه روز می یاد که آقامون با شمشیرش با ذولفقار میاد به جنگ دشمنا با سیصدو سیزده سوار میاد که تا بچه ها رو خوشحال و خندون بکنه میونه درد و غصه ها به شادی مهمون بکنه دو شنبه 25 بهمن 1389برچسب:, :: 2:37 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا
گیاه آلوئه ورا یا شاخ بزی امروزه در بسیاری از داروخانهها برگهای گیاه آلوئه ورا (Aleo Vera) را میبینیم که تبلیغات زیادی برای استفاده از آن میشود؛ مثلا میگویند که این گیاه ضد جوش و ضد آکنه است؛ برطرفکننده چین و چروک پوست ، شادابکننده، برطرفکننده لک و کک و مک ، شفافکننده، جوانکننده و آبرسان قوی پوست است و از بروز تورم و خارش پوستی جلوگیری میکند و در بسیاری از سوختگیها کاربرد دارد .
اما اگرچه گیاه آلوئهورا یا همان شاخبزی حاوی مشتقات هیدروکسی آنتراسن و ویتامین های A ، B و C است و از جمله خواص دیگر این گیاه، ضد ورم بودن، ضد میکروب بودن، التیامبخش بودن و ضد آفتاب و ضد سوختگی بودن آن است، اما استفاده از گیاهانی از این دست و استفاده از ساقه و شیره آنها به صورت کِرِم ممکن است با عوارض ناخواستهای مانند تحریکات پوستی و حساسیتهای پوستی و تیره شدن پوست همراه باشد. بعضیها این گیاه را تهیه کرده و در منزل، شیرهاش را روی پوست خود می مالند، در حالی که در شرایط آزمایشگاهی فقط مواد مفید این گیاه استخراج میشود و پس از بررسیهایی که از سوی متخصصان به عمل میآید، به مواد آرایشی و بهداشتی اضافه میشود و پس از این که از سوی وزارت بهداشت به تایید رسید، به بازار عرضه میشود.
بنابراین استفاده از خود گیاه به هیچ وجه توصیه نمیشود.
یک گیاه میتواند ترکیبات متعددی داشته باشد که ممکن است تعدادی از آن ها برای پوست مفید باشد و بقیه به پوست آسیب برسانند. بنابراین همه، مخصوصا خانمها، باید از خرید گیاهانی که به این صورت فروخته میشوند، خودداری کنند. در سالهای اخیر ژل آلوئهورا به طور وسیع در ساخت محصولات آرایشی و بهداشتی مورد استفاده قرار گرفته و محصولات مختلف این گیاه به شکل قرص، کپسول، صابون، شامپو، کِرِم، پماد، ژل، نوشابههای خوراکی و کمپوت استفاده می شوند.
از آلوئه ورا در کرم های مرطوب کننده پوست و کرم های التیام دهنده پوستی و بسیاری از کرم های موضعی استفاده میشود. آلوئه ورا به علت داشتن خواص ضد میکروبی، در درمان بسیاری از زخم ها، جراحت ها، سوختگی ها، اگزما، تاول، گزیدگی زنبور و نیش حشرات، بریدگی، کوفتگی ، آفتاب سوختگی و آکنه موثر است. بنابراین استفاده از این گیاه نه تنها در کرم های موضعی، بلکه در کنترل بسیاری از بیماری ها و اختلالات پوستی سودمند میباشد.
مزایایی که سبب میشود آلوئه ورا برای پوست استفاده گردد عبارتند از: 1- در درمان ترک های پوستی و خشکی پوست موثر میباشد ، به خصوص اگزمای دور چشم یا پوست های بسیار حساس. 2- روغن یا کرم آلوئه ورا برای پوست های خشک مناسب بوده و سبب نرم و براق شدن پوست میگردد. 3- با رساندن اکسیژن بیشتر به سلول های پوست، سبب ترمیم بافت پوست میگردد. 4- دارای خواص ضد سوختگی است. لذا میتوان از آن در کرم های ضد آفتاب استفاده کرد. 5- سلول های پوستی مرده را از بین میبرد و سلول های جوان را جایگزین می کند. بنابراین پوست را تازه و درخشان میسازد. 6- مانع از پیری پوست و چروک آن میگردد. 7- شدت رنگدانه های پوستی راکاهش می دهد، بنابراین سبب کم رنگ شدن لکه های پوستی میشود و میتواند لکههای سر سیاه را نیز از بین ببرد. 8- آلوئه ورا سبب افزایش قدرت جذب رطوبت پوست می شود و پوست را انعطاف پذیر می سازد. بنابراین بهترین مرطوب کننده برای پوست میباشد. 9- در پیشگیری از بیماری های پوستی موثر میباشد. 10- به علت داشتن کلاژن و ویتامین E ، قدرت کشسانی و نرمی پوست را افزایش می دهد و سبب باقی ماندن رطوبت در پوست میگردد. 11- pH آن نزدیک به pH پوست است. 12- در درمان ترک بین انگشتان پا که یک بیماری قارچی است موثر است . 13- لوسیون آلوئه ورا به عنوان پاک کننده برای پوست کاربرد دارد. 14- تاثیر خنک کنندگی بر روی پوست دارد.
مضرات احتمالی آلوئه ورا 1- ژل آلوئه ورا برای استعمال خارجی، ماده بی خطری است، اما در موارد نادری ممکن است سبب واکنش های آلرژیک (حساسیتی) گردد. 2- ژل آلوئه ورا در درمان زخم های عمیق موثر نیست و شیره آن میتواند سبب گرفتگی یا اسهال روده ای شدید گردد. 3- زنان شیرده یا باردار نباید از این ماده استفاده کنند، زیرا ممکن است سبب انقباض های رحمی شده و سقط جنین را تحریک کند. 4-این ماده ممکن است سبب تشدید اولسرها، بواسیر، التهاب دیورتیکول، کولیت یا سندرم روده تحریک پذیر (IBS) گردد. 5- مصرف طولانی مدت این ماده سبب وابستگی به آن میشود یا تعادل الکترولیتی را مختل میسازد . کودکان زیر 12 سال نبایستی از این گیاه مصرف کنند. 6- مصرف طولانی و مزمن شیره آلوئه میتواند سبب کمبود پتاسیم گردد.
دو شنبه 25 بهمن 1389برچسب:, :: 2:35 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا
اگر در نقطه ايي از بدنتان با توده ي چربي ها مواجه ايد، براي حذف آنها و رسيدن به اندام دلخواه خود بايد متابوليسم بدنتان را تحريک کنيد. بدين منظور برخي از مواد معدني و ويتامين ها بخصوص روي و ويتامين C بسيار مؤثر عمل مي کنند. ويتامين C و روي آنزيم هايي را فعال مي کنند که به سوزاندن و از بين بردن چربي ها ياري مي رسانند. همچنين توجه داشته باشيد که بايد به ميزان کافي پتاسيم جذب کنيد. اين ماده ي معدني باعث تحريک متابوليسم در داخل سلولها مي شود. پس براي اينکه دوباره بتوانيد لباسهاي سايز کوچکتان را بپوشيد غذا بخوريد! دو شنبه 25 بهمن 1389برچسب:, :: 2:31 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا
قدم اول : صورت خود را با شوینده مورد نظرتان کاملا پاک کنید و بعد صورت را با آب ولرم بشویید و با حوله ای نرم آن را کاملا خشک کنید .
دخترک خنده کنان گقت که چیست راز این حلقه زر ؟ راز این این حلقه که انگشت مرا اینچنین تنگ گرفته است به بر راز این حلقه که در چهره او اینهمه تابش و رخشندگی است؟ مرد حیران شد و گفت: حلقه خوشبختی است، حلقه زندگی است همه گفتند: مبارک باشد دخترک گفت: دریغا که مرا باز در معنی آن شک باشد سالها رفت و شبی زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه زر دید در نقش فروزنده او روزهایی که با امید وفای شوهر به هدر رفته، هدر زن پریشان شد و نالید که وای وای، این حلقه که در چهره او باز هم تابش و درخشندگی است حلقه بردگی و بندگی است دو شنبه 25 بهمن 1389برچسب:, :: 1:18 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا ازتنگنای محبس تاریکی،از منجلاب تیره این دنیا، بانگ پر از نیاز مرا بشنو، آه ای خدای قادر بی همتا یکدم ز گرد پیکر من بشکاف، بشکاف این حجاب سیاهی را، شاید درون سینه من بینی، این مایه گناه و تباهی را دل نیست این دلی که به من دادی، در خون تپیده،آه،رهایش کن، یا خالی از هوا و هوس دارش، یا پایبند مهر و وفایش کن تنها تو آگاهی و تو میدانی، اسرار آن خطای نخستین را، تنها تو قادری که ببخشائی، بر روح من، صفای نخستین را آه،ای خدا چگونه ترا گویم، کز جسم خویش خسته و بیزارم، هر شب بر آستان جلال تو، گوئی امید جسم دگر دارم از دیدگان روشن من بستان، شوق بسوی غیر دویدن را، لطفی کن ای خدای و بیاموزش، از برق چشم غیر رمیدن را عشقی بمن بده که مرا سازد، همچون فرشتگان بهشت تو، یاری بمن بده که در او بینم، یک گوشه از صفای سرشت تو یکشب ز لوح خاطر من بزدای، تصویر عشق و نقش فریبش را، خواهم به انتقام جفاکاری، در عشق تازه فتح رقیبش را آه ای خدا که دست توانایت، بنیان نهاده عالم هستی را، بنمای روی و از دل من بستان، شوق گناه و نفس پرستی را راضی مشو که بنده نا چیزی، عاصی شود بغیر تو روی آرد، راضی مشو که سیل سرشکش را، در پای جام باده فرو بارد از تنگنای محبس تاریکی، از منجلاب تیره این دنیا، بانگ پر از نیاز مرا بشنو، آه،ای خدای قادر بی همتا ای نماد مهربانی و رافت ! دستان پر ز مهرت را بدرقه ی راهم کن و عطر خوش کلام شیوا و دلنشینت را یادآور خاطره های خوش با تو بودن گردان.
ای دیباچه ی عشق ! از آن زمان که <<عشق>> در وجودم معنای واقعی خود را یافت، تحول و دگرگونی نیز در وجودم، سر آغاز یافت.راه رفتن، رنگ پرواز گرفت. شنیدن، نغمه ای شد روح نواز و دیدن ، نعمتی بی دلیل و آموختم پیش از آنکه طعمه ی فرصتها گردم، خود، شکارچی فرصتهای طلایی زندگی شوم.
ای دلربا ! دریچه قلبم را به وسعت جنت برین تو گشوده میشود، میزبان خود قرار ده.ای آنکه لبخندت گره گشای هر تلخ کامی است ! برق چشمانت، تجلی پایان دوران انتظار است. روی بنمای تا کابوس فراق، به رویای دلچسب دیدار مبدل شود.
ای سر آغاز نغمه عشق ! در مزرعه ی فرتوت و دل مرده ی سینه ام، بذر نشاط و طراوت بکار و من را سرمست از باده ی عشق الهی خود کن.
ای طلایه دار عرصه ی محبت ! دستانت را سایبان دل رنجورم قرار بده تا با غرور و سر بلندی در پناه سایه ات به آسودگی و آرامش دست یابم.
ای فریادرس ! بگذار تا در دل شب، تو را فریاد کنم تا پژوام صدایم، رویاهای خفته ی سالیان دور را در ژرفای اندیشه های غبار زمان گرفته ام، بیدار سازد. ای سرچشمه جوشان حیات ! عطش دیدار مرا با جرعه ای از باده ی عشقت، فرو نشان و کویر منتظر سینه ام را سیراب کن. یک شنبه 24 بهمن 1389برچسب:, :: 2:5 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا برای رسیدن به تفاهم و همدلی، برای عشق ورزیدن و شاد زیستن، برای استحکام و پایداری زندگی مشترک،عهدنامه عاشقان موثرتر ، مفیدتر و باارزش تر از عقدنامه ازدواج است.
کاشکه میشد نیمه شب ، با همدیگه دعا کنیم خدای آسمونو با یک زبون صدا کنیم بگیم خدای مهربون ، ما رو، ز هم جدا نکن هرگز به عشق دیگری ، ما رو مبتلا نکن
یک شنبه 24 بهمن 1389برچسب:, :: 1:37 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا
ادوارد کارپنتر اگر با خوارترین آدمها در یک سطح قرار گیرم ، هیچم.اگر با اطمینان نمیدانستم که دیوانه ترین دائم الخمر دهکده همتای من است و به خود نمی بالیدم که با او شانه به شانه مانند دوستی قدم بزنم ، هرگز کلامی دیگر نم نوشتم ،چرا که نیروی من در این است. ویکتور هوگو آنکه نوشیده خواهد نوشید و آنکه رویا میدیده خوابها خواهد دید.او آن مغاک پر جذبه را به کنار نخواهد گذاشت،آن صدای بی بن را ، آن راه ورود به مکان ممنوعه، آن تلاش برای فهمیدن آن نافهمیدنی نا لمس کردنی ، دیدار آنچه نامرئی است . او به آن باز میگردد ، خم میشود ، یک قدم پیش میرود ، بعد دو قدم ، بعد بدین سان است که آدمی به آنچه نفوذ ناپذیر است رخنه ای میگشاید و آنجاست که آدمی رهایی بی مرز نیروی پایان ناپذیر تفکر را در میابد. شنبه 23 بهمن 1389برچسب:, :: 12:3 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
با استفاده از این چند روش ساده میتوانید میزان کالری دریافتی روزانه خود را کاهش داده و غذای کمتری مصرف کنید. - زمان آشپزی از چشیدن مکرر غذاها و ریزهخواری خودداری کنید. در این اوقات میتوانید لیوانی آب یخ در دست داشته باشید و یا هویج گاز بزنید یا آدامس بدون قند بجوید. - زمان غذا خوردن غذاهای پرکالری مانند پلو و نان را در فاصله دورتر و سبزی و سالاد را در دسترس خود قرار دهید.[تغییرات کوچک برای کاهش کالری مصرفی] - سعی نکنید تمامی محتویات بشقاب خود را مصرف کنید. اگر در حین غذا خوردن احساس سیری کردید، از ادامه مصرف غذا صرف نظر کنید و بقیه غذا را برای وعده بعدی خود نگه دارید. در صورتی که در خارج از منزل غذا صرف میکنید، اضافه غذای خود را در ظروفی که رستوران در اختیار شما قرار میدهد گذاشته و به منزل بیاورید. - از بشقابهای کوچکتر برای صرف غذا و لیوانهای بلند و باریک برای نوشیدن استفاده کنید. - هنگام صحبت کردن یا گوش دادن به صحبتهای دیگران در زمان صرف غذا، خوردن را متوقف کنید. - اگر خارج از منزل غذا میخورید، قبل از شروع به صرف غذا، بخشی از آن را که احساس میکنید بیش از ظرفیت شماست به بشقابی دیگر منتقل کنید. شنبه 23 بهمن 1389برچسب:, :: 11:46 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
حتما شما نیز شنیده اید که رژیم یا رژیم های خاصی هستند که می توانند چربی های اضافی شکم را از بین برند و موجب کاهش سایز دور کمر گردند . ولی آیا یک رژیم غذایی می تواند به طور اختصاصی موجب کاهش سریع سایز شکم و دور کمر گردد؟
شنبه 23 بهمن 1389برچسب:, :: 11:43 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
متخصصان تغذیه تركیبی را در انگور شناسایی كردهاند كه خواص آنتی اكسیدانی و اثرات مفید و مثبت دیگری برای بدن دارد. به گزارش ایسنا، این متخصصان در آزمایشات جدید خود دریافتهاند كه این تركیب موسوم به «رسویراترول» میتواند تاثیر سودمند نوعی هورمون چربی را در بدن افزایش دهد. «رسویراترول» فعالیت هورمون «آدیپونكتین» را تحریك میكند. این هورمون از سلولهایی تولید میشود كه چربی را میسازند و ذخیره میكنند. هورمون آدیپونكتین تاثیرات سودمند بسیاری روی مشكلات پزشكی ناشی از چاقی دارد.
به گزارش روزنامه یو اس ای تو دی، دكتر فنگ لیو، استاد داروشناسی و عضو انستیتو طول عمر و مطالعات سالمندی بارشاپ در مركز علوم بهداشتی دانشگاه تگزاس در این باره اظهار داشت: هم آدیپونكتین و هم رسویراترول هر دو نقش ضد چاقی، ضد مقاومت انسولینی و ضد پیری دارند. دكتر لیو تصریح كرد: نتایج این مطالعات برای افراد چاق، دیابتی و سالمندان جالب توجه و مفید است. همچنین این یافته اطلاعات مهمی را در زمینه تولید داروها و روشهای درمانی جدید برای بهبود این قبیل مشكلات و بیماریها ارائه میكند. جزئیات این آزمایشات در مجله «شیمی بیولوژی» منتشر شده است. شنبه 23 بهمن 1389برچسب:, :: 11:40 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
عصاره چاي درمان موثري براي بيماراني است كه از آسيب پوستي ناشي از پرتودهي براي سرطان رنج ميبرند. همچنين مشخص شده عصارههاي چاي طول مدت آسيب وارده به پوست در اثر پرتو را در بيماراني كه تحت پرتو درماني قرار دارند تا 10 روز كاهش ميدهد. شنبه 23 بهمن 1389برچسب:, :: 10:59 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
تغذیه ضعیف و نامناسب می تواند استرس زا باشد. برخی افراد با مصرف بیش از حد قند، کافئین، نمک، چربی و چند ماده غذایی دیگر، استرس وارده بر بدن خود را افزایش می دهند. تغذیه ضعیف ممکن است تعادل مواد مغذی در بدن را بر هم زند و یک فرد مبتلا به سوء تغذیه استعداد بیشتری برای ابتلا به بیماری دارد. بیماری نیز باعث افزایش نیاز به مواد مغذی در بدن می شود. در زندگی روزانه ی بسیاری از مردم، حساسیت های بیش از اندازه، محرومیت ها و استرس های محیطی، موجب تنش های جسمی و روانی مزمن می گردند که در طول روزها، ماه ها و سال ها بر سلامتی آنها تأثیر می گذارد. نیازهای تغذیه ای همچنین از استرس های حاد ناشی از عفونت ها، سوختگی ها، جراحات، شکستگی استخوان ها و سایر بیماری ها و صدمات و آشفتگی ناگهانی در تعادل عاطفی تأثیر می پذیرد. عادت های خاص غذایی می تواند سبب ایجاد و یا افزایش استرس در زندگی فرد شود. از جمله این عادت ها، مصرف کافئین، الکل، قند و گرفتن رژیم های سخت لاغری می تواند باشد. با مصرف اولین فنجان قهوه، هنگام صرف صبحانه، فرد آماده فعالیت روزانه می شود. این چالاکی توسط کافئین موجود در آن ایجاد می گردد. کافئین دستگاه اعصاب مرکزی را تحریک می کند. این ماده غیر از قهوه در چای، کاکائو، شکلات و بعضی داروها وجود دارد. کافئین از طریق جدار معده و روده ها طی چند دقیقه جذب شده و توسط جریان خون به تمام قسمت های بدن می رسد. فرد در اثر کافئین، برانگیخته و سرحال شده و می تواند هوشیارانه تر عمل کند، اما مصرف بیش از حد کافئین می تواند زیان آور و مسئله ساز باشد. کافئین، هورمون های استرس را تحریک می کند و ممکن است منجر به افزایش ضربان قلب و فشار خون گردد. کافئین و اسید موجود در قهوه باعث تحریک دیواره معده و روده ها می گردد. مصرف بیش از حد آن می تواند سبب برانگیختگی، اضطراب، بیقراری و پریشانی، اختلال در خواب یا سر گیجه شود. نوشیدن 5 فنجان قهوه یا بیشتر در روز می تواند این علائم را ایجاد کند. کافئین یک ماده ادرار آور است و باعث دفع ویتامین B و C از طریق ادرار می شود. کافئین می تواند سبب ایجاد ورم های دردناک در سینه، بی نظمی ضربان قلب و افزایش چربی خون گردد. این ماده محرک ممکن است خطر بروز سرطان های مثانه، روده بزرگ و لوزالمعده را افزایش دهد. میزان 200 میلی گرم کافئین موجود در 1 تا 3 فنجان قهوه، وابسته به غلظت آن، ممکن منجر به عوارض جانبی نامطلوبی در بدن گردد. اثر استرس زایی کافئین در افراد مسن بیشتر است و با کاهش مصرف قهوه نسبت به قبل، پدیدار می شود. قهوه ی فاقد کافئین، جانشین مناسبی است برای افرادی که از استرس ناشی از مصرف قهوه، رنج می برند. سایر جانشین های مشابه قهوه، از موادی مانند غلات نیم سوخته یا تمام سوخته هستند. آبمیوه ها، آب، و چای رقیق نیز می توانند جایگزین خوبی برای قهوه باشند. امروزه مصرف مواد غذایی شیرین در میان مردم افزایش یافته است. به طور متوسط یک پنجم کالری مورد نیاز بدن از قند تصفیه شده تأمین می گردد. اگر چه قند ماده اعتیاد آوری نیست، ولی می تواند به طور بی رویه و مضر مورد استفاده قرار گیرد. یک رژیم غذایی حاوی قند و شیرینی فراوان ممکن است که جایی برای مصرف سایر غذاهای مقوی و مغذی باقی نگذارد. چون غذاهای قنددار به آسانی خورده می شوند، کالری های اضافی در بدن به مصرف می رسند که تداوم این وضع موجب افزایش وزن و چاقی می شود. بدن انسان به تیامین (ویتامین B1) برای فعالیت دستگاه عصبی نیاز مبرم دارد. یک رژیم غذایی حاوی تیامین کم می تواند سبب خستگی، بیقراری، اختلالات روانی و افسردگی گردد. تمام این علائم و نارسایی ها می توانند امکان بروز استرس را افزایش دهند. مصرف زیاد قند همچنین می تواند با تأثیر گذاشتن در میزان قند خون، باعث افزایش اختلالات روانی و جسمانی گردد. یک غذای قنددار می تواند سریعا قند خون را بالا برد. برای تنظیم قند خون، هورمونی به نام انسولین از لوز المعده ترشح می شود. انسولین، قند را در خون به جریان می اندازد و آن را جهت مصرف به سلول ها می رساند که در نتیجه ی آن سطح قند خون به حد طبیعی می رسد. مصرف مداوم مقادیر زیادی از قند می تواند ترشح انسولین در بدن را تسریع بخشد و کاهش ناگهانی مصرف قند، می تواند سطح قند خون را خیلی پایین بیاورد. اگر فردی غذای پر قند و شیرین مصرف نماید و یک ساعت بعد احساسات ناخوشایند ناشی از سطح پایین قند خون را تجربه کند، ممکن است برای فرو نشاندن احساس گرسنگی، دوباره تمایل به مصرف مواد قندی پیدا کند و روند قبلی تکرار شود. این سیکل معیوب مصرف زیاد قند و بروز علائم پایین بودن قند خون، استرس زا است و شخص را در انجام وظایف و تکالیف روزانه دچار ناتوانی می نماید. غلات سبوس دار و سایر کربوهیدرات های تصفیه نشده (خام) حاوی کروم هستند، ماده معدنی که مقدار ناچیزی از آن به انسولین در تنظیم قند خون کمک می نماید. کمبود کروم در رژیم غذایی، می تواند در ایجاد دیابت نقش داشته باشد. تخمین زده شده که حدود نود درصد رژیم های غذایی، مقادیر کافی از این ماده معدنی را در بر ندارند. با ازدیاد مصرف قند، قند خون بالا می رود، اما کروم مورد نیاز برای به مصرف رساندن قند اضافی و جذب آن توسط سلول ها تأمین نمی شود. خط مشی آتی علوم تغذیه و هدف اصلی رژیم های غذایی آن است که خطر بیماری های مزمن مانند بیماری های قلبی، فشار خون بالا ، دیابت، سرطان و اختلالات مربوطه از جمله چاقی را کاهش دهد. مصرف روزانه 3 لیوان شیر را فراموش نکیند. برای ایجاد آرامش در خود از 1 لیوان شیر گرم به همراه 2 عدد خرما استفاده کنید. ماست را در برنامه غذایی خود قرار دهید. مواد حاوی کلسیم برای انتقال پیام های عصبی به عضلات نقش مهمی دارند. مصرف ماست قبل از خواب را به علت دارا بودن اسید لاکتیک بیشتر توصیه می کنیم. مصرف روزانه 1 لیون آب میوه طبیعی فصلی توصیه می شود. برای صبحانه از مواد غذایی پر فیبر، ماست یا پنیر کم چرب و نان سبوس دار استفاده کنید. از مصرف شیرینی جات در میان وعده خودداری کنید. روزانه فقط 1 فنجان قهوه بنوشید. در میان وعده از کیک خانگی یا نان کم چرب محلی یا نان سبوس دار استفاده کنید. نوشیدن حداقل 8 لیوان آب در روز توصیه می شود. مصرف جوشانده لیمو عمانی و گل گاوزبان در مواقع استرس توصیه می شود. از مواد غذایی سرشار از ویتامین B،C ، D حتماً استفاده کنید. گوجه فرنگی، فلفل دلمه، مرکبات، توت فرنگی و کیوی به علت داشتن ویتامین C در تقویت قدرت فکری و آرامش اعصاب نقش به سزایی ایفا می کنند. جوانه ها، غلات سبوس دار، حبوبات، لبنیات، جگر، گوشت قرمز و تخم مرغ حاوی مقادیر بالایی از ویتامین D هستند که در آرامش فرد و در تقویت حافظه مؤثرند. جگر ، گوشت قرمز و ماءالشعیر حاوی ویتامین های گروه B هستند. ویتامین های گروه B باعث کاهش استرس می شوند. انواع میوه جات و سبزی جات در طول روز مخصوصا مواد سرشار از ویتامین C. مصرف روزانه 3 لیوان شیر به طور منظم حذف کامل سوسیس و کالباس از برنامه غذایی خود مصرف غذا های کم حجم، ولی مقوی در میان وعده پنج شنبه 21 بهمن 1389برچسب:, :: 12:3 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا هر چيز كه يك بار رخ دهد،ممكن است ديگر رخ ندهد. اما چيزي كه دو بار رخ داد، بار سوم نيز رخ خواهد داد. ---------------------------------------------------------------------------------------- مردان شجاع فرصت می آفرینند و ترسوها منتظر فرصت می نشینند. ----------------------------------------------------------------------------------------
پائولو کوئیلو( کتاب اعترافات یک سالک) : پنج شنبه 21 بهمن 1389برچسب:, :: 11:3 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
نخستین بنایی که با شنیدن نام «چین» در ذهن تداعی میشود، دیوار بزرگ آن است. اما تصور اینکه این کشور بیش از ۵۰ میلیون مسلمان و ۴۵ هزار مسجد زیبا دارد، کمی دور از ذهن است. هشتاد سال پس از هجرت پیامبر اکرم (ص)، ساخت مسجدهای پاگودا (سبک معماری مخصوص چین و ژاپن) در چین رواج یافت، آنچنان که امروز قریب به ۴۵ هزار مسجد این کشور میزبان میلیونها مسلمان چینی و توریستهای مسلمان و غیرمسلمانی است که به قصد دیدن این مساجد به این کشور سفر میکنند. پنج شنبه 21 بهمن 1389برچسب:, :: 10:47 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
گفته شد ماه مبارک رمضان، ماه بازگو کردن کلام ربّ، یعنی قرآن است و ماه سخن گفتن عبد با ربّ است که از آن تعبیر به دعا میکنند؛ دعا را هم تقسیمبندی کردیم به مأثور و غیرمأثور و گفتیم که دارای آداب و شرایطی است. بالأخره بحث ما به اینجا رسید که عوامل تأثیرگذار روی اجابت دعا را بررسی میکردیم. یک عامل را عرض کردم «عامل زمانی» است. زمان مؤثر بر اجابت دعا در شبانهروز، روز خاص و شب خاص در هفته را بحث کردیم؛ همچنین ماه خاص در بین ماهها را که ماه مبارک رمضان بود و در مرتبه متأخّره آن، ماه رجب را مطرح کردم. بعد هم گفتیم که ایام و لیالی خاصی در بین همین ماهها هست که در ماه شعبان، نیمه شعبان بود و در ماه مبارک رمضان، لیالی قدر بود. غیر این زمانها، زمانهایی را هم میبینیم که در روایات مطرح میکنند. البته من نمیخواهم بهطور کامل اینها را شمارش کنم. فقط آنهایی را که نسبتاً مطرح هستند عرض میکنم. تأثیرعید فطر بر اجابت دعا از بین اعیاد، یکی روز عید فطر است. ما در روایات داریم که آن هم زمان مؤثر بر روی اجابت دعا است. به ذهنم این است که در گذشته من این را به مناسبت شب عید فطر مطرح کردم که علی(علیهالسلام) روز عید فطر در خطبهای این جملات را فرمودند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ یَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِیداً وَ جَعَلَكُمْ لَهُ أَهْلًا فَاذْكُرُوا اللَّهَ یَذْكُرْكُمْ وَ كَبِّرُوهُ وَ عَظِّمُوهُ وَ سَبِّحُوهُ وَ مَجِّدُوهُ وَ ادْعُوهُ یَسْتَجِبْ لَكُمْ».2 حضرت راجع به روز عید فطر میفرماید درخواست کنید از خدا و دعا کنید و بدانید که این دعاها را خداوند به اجابت میرساند و میپذیرد. معلوم میشود این زمان خاص روی اجابت دعا اثر دارد. تأثیرعید قربان بر اجابت دعا عید قربان هم که به آن «عید أضحی» میگویند، همینطور است. آنجا هم از علی(علیهالسلام) روایتی است که حضرت فرمود: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یَخْطُبُ یَوْمَ النَّحْرِ»؛ یعنی شنیدم که پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در روز عید قربان داشت خطبه میخواند؛ «وَ هُوَ یَقُولُ هَذَا یَوْمُ الثَّجِّ وَ الْعَجِّ»؛ بعد خود پیغمبر «ثجّ» و «عجّ» را معنا میکنند؛ به «عجّ» که میرسند، میفرمایند: «وَ الْعَجُّ الدُّعَاءُ فَعِجُّوا إِلَى اللَّهِ»؛ یعنی «عجّ» همان دعا است؛ از خدا درخواست کنید. بعد پیغمبر این جملات را فرمود: «فَوَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لَا یَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ».3 قسم به آن موجودی که جان من در دست او است، کسی از اینجا نمیرود مگر اینکه مورد مغفرت خداوند قرار میگیرد. معلوم میشود دعا در آن روز مؤثر بود. البته در روایت مربوط به عید فطر، علی (علیهالسلام) در خطبهشان به خود زمان تکیه میکند و میفرمایند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ یَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِیداً»؛ و بعد هم میفرمایند:«وَ ادْعُوهُ یَسْتَجِبْ لَكُمْ». پس معلوم میشود این زمان بر دعا مؤثر است. ولی در اینجا دارد خطبه را در آن روز پیغمبر خواند و بعد فرمود که این روز چنین وچنان است. این روایت با آن روایت در همین جهت عامل «زمان» مشترک است؛ یعنی خود این روزها بر روی دعا مؤثر است. البته در روایت عید قربان، یک موضع و مکان مشخص هم مطرح است. چون حضرت فرمود: «لَا یَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ امّا در روایت عید فطر موضع و مکان مطرح نیست؛ فقط زمان روز عید مطرح شده است. سرّ نزدیکی دعا به اجابت در عید فطر و قربان من حالا نکتهای را میخواستم نسبت به هر دو روایت عرض کنم و آن این است که هر دو روایت مربوط به عید فطر و عید أضحی است که در این دو روز «نماز عید و خطبه» تشریع شده است. چه بسا مسأله این است که در آن روز و آن زمان، توجه به خدا بیشتر است و لذا دعا هم به اجابت نزدیکتر است. چون هر دو روایت بخشی از خطبه نماز عید بود؛ هم برای علی (علیهالسلام)، هم برای پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، هر دو خطبه است. لذا این نکته که در بحث دعا مطرح است که هسته مرکزی دعا از نظر پذیرش که عبارت از توجه داعی به خداوند است را تقویت میکند. یعنی هرچه توجه بیشتر باشد، تأثیر دعا هم بیشتر میشود. هر دو روایت مربوط به روز عید و خطبه و هنگام نماز عید است. یعنی در دو موقعیتی است که انسانها متوجه خدا هستند؛ چون وقت نماز عید است و اصلاً برای عبادت و نماز و توجه به خدا آنجا جمع شدهاند. لذا آنچه که در دعا مطرح است و نسبت به اجابت، هسته مرکزی دعا است که همان توجه إلیاللهتعالی است، در هر دو موقعیت فراهم بوده است. میخواستم این نکته را بگویم که روز، روز عید بوده و روزی است که نماز عید میخواندند و بعد هم خطبه میخواندند؛ اصلاً برای نماز و خطبه آنجا جمع شده بودند. لذا در روایتی که برای پیغمبر است، حضرت میفرماید: «لَا یَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ کسی از اینجا نمیرود و متفرّق نمیشود مگر آنکه آمرزیده شده است. یعنی این خصوصیّت «موضع» را هم در این روایت مطرح کردهاند. تأثیر عید مبعث بر اجابت دعا یکی دیگر از اعیادی که در اسلام بزرگ است، روز مبعث است. یک روایت از امام صادق (صلوات اللهعلیه) است که حضرت فرمودند: «یَوْمُ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ رَجَبٍ نُبِّئَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ صَلَّى فِیهِ أَیَّ وَقْتٍ شَاءَ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ رَكْعَةً»؛ در روز بیست و هفتم ماه رجب که روز مبعث پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است، هرکس در هر وقت آن روز دوازده رکعت نماز بخواند؛ «ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی لَا أُشْرِكُ بِهِ شَیْئاً أَرْبَعَ مَرَّاتٍ»؛ بعد هم چهار مرتبه این جمله را بگوید؛ «ثُمَّ یَدْعُو فَلَا یَدْعُو بِشَیْءٍ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ فِی كُلِّ حَاجَةٍ».4 بعد دعا کند، اینطور نیست که دعایی کند مگر اینکه به اجابت میرسد؛ نسبت به هر حاجت مشروعی که داشته باشد. در اینجا دوباره زمان را مطرح کرده است؛ فرمود: «أَیَّ وَقْتٍ»؛ یعنی هر وقت از این روز که بخواهد؛ چه صبح باشد، چه بعد از ظهر باشد. بعد هم دقت کنید که اینجا هم نماز مطرح است. اوّل میفرماید دوازده رکعت نماز بخواند، بعد دعا کند. در آن دو مورد قبلی چون عید أضحی و عید فطر خودش نماز داشت، دیگر نماز جداگانهای مطرح نبود. آنجا خطبه هم داشت؛ ولی اینجا نه، روز مبعث نماز ندارد. لذا میگوید دوازده رکعت نماز بخواند و بعد دعا کند. دوباره این همان نکتهای است که من در بحث دعا گفتم و آن این است که مسأله بر محور همان توجه عبد به ربّ است. اوّل بهترین عملی که کُرنش و پرستش نسبت به معبود است را انجام بده، و بعد از او درخواست کن. تأثیر روز عرفه بر اجابت دعا ما روایات بسیار زیادی داریم که در آن، زمانها را مطرح کردهاند و این زمانهایی که ما تا حالا گفتیم را ردیف کردهاند که یک مجموعه است. در بین زمانهایی که مطرح شده، غیر از این سه عیدی که من عرض کردم ـیعنی عید فطر و عید أضحی و عید مبعثـ روز خاص دیگری هم هست که «روز عرفه» است و درباره آن خیلی روایت داریم که این زمان هم بر روی دعا مؤثر است. روایات متعددی داریم که من فقط به یکی دو مورد اشاره میکنم. روایتی از پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که حضرت فرمودند: «أفْضَلُ الدُّعَاءِ دُعَاءُ یَومِ الْعَرَفَةِ».5 روایت خیلی کوتاه و گویا است. بافضیلتترین دعاها، دعای روز عرفه است. هم زمان، هم مکان در اینجا من مسألهای را مطرح کنم؛ یک بحث تأثیر زمان روی اجابت دعا است، یک بحث تأثیر مکان بر روی دعا از نظر اجابت است. البته من حالا نمیرسم وارد این بحث شوم؛ امّا این یک مورد را اشاره میکنم. خود روز «عرفه»، یعنی این زمان در اجابت دعا مؤثر است؛ امّا نسبت به اجابت دعا در «عرفات» هم روایاتی داریم که این مکان را مطرح کرده است. پس ما یک زمان داریم که میگوییم «عرفه» و یک مکان داریم که عبارت است از «عرفات»، به اعتبار اینکه حجّاج به آن زمین میروند. هم زمان مؤثر است و هم مکان مؤثر است. مثل این میماند که بگویی لیله قدر مؤثر است؛ مسجد هم مؤثر است. ما در روایات نسبت به مکانها داریم که مسجد، مکان مؤثر در اجابت است. روایاتی داریم که اگر کسی حاجتی داشته باشد، وضو بگیرد و برود در مسجد دو رکعت نماز بخواند. میخواستم این را عرض کنم که یکوقت اینها با هم خَلط نشود. هم زمان مؤثر است، هم مکان مؤثر است که مکان خودش بحث دیگری دارد که بعداً عرض میکنم. هم عرفه، هم عرفات! در خصوص «عرفه»، چون مسأله مکان در ذهنها بوده، چه بسا بعضیها یکباره به ذهنشان میآمده که این عرفهای که در روایت وارد شده، نکند همان مسأله دعا در عرفات باشد؛ لذا من روایتی را میخوانم که میگوید نه، مسأله این نیست؛ اینجا تکیه روی «زمان» است و «مکان» را نمیخواهد مطرح کند. بحث مکان، بحث جداگانهای است. من میخواستم این را تفکیک کنم. در یک روایتی است از علی(علیهالسلام) که حضرت فرمود: «لَا عَرَفَةَ إِلَّا بِمَكَّةَ وَ لَا بَأْسَ بِأَنْ یَجْتَمِعُوا فِی الْأَمْصَارِ یَوْمَ عَرَفَةَ یَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ».6 آنهایی که طلبه هستند خوب حرفهای من را گوش کنند تا اینها را بتوانند تفکیک کنند. ببینید حضرت چقدر زیبا جداسازی کردند؛ میفرماید اشکالی ندارد که در شهرهای دیگر هم که هستید، روز عرفه جمع شوید و دعا بخوانید. «لَا عَرَفَةَ إِلَّا بِمَكَّةَ»؛ ما در دنیا چند جا عرفات نداریم؛ یکجا داریم آن هم پشت مکّه است. آنجا زمین عرفات است. امّا «لَا بَأْسَ بِأَنْ یَجْتَمِعُوا فِی الْأَمْصَارِ یَوْمَ عَرَفَةَ یَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ». یعنی درست است که «عرفات» فقط یکجا است؛ ولی شما «روز عرفه» در جاهای دیگر جمع شوید و دعا کنید. چقدر زیبا اینها را از هم جداسازی میکنند که زمان خودش مؤثر است و تأثیرش غیر تأثیر مکان است. هرکس در ماه رمضان مورد مغفرت واقع نشود... راجع به مکان ـیعنی عرفاتـ ما روایتی داریم که در باب خصوص ماه مبارک رمضان از امام صادق(صلواتاللهعلیه) است که حضرت فرمود: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ مَا یُغْفَرُ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ».7 این روایت را گفتهاند ظهورش در این است که ـنعوذبالله، خدا نکند، خدا برای ما نیاوردـ اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، او دیگر در آینده بعید است که مورد مغفرت خدا قرار بگیرد. چون بهترین زمانها این زمان بود. یعنی ماه رمضان برای اینکه انسان مشمول مغفرت الهی قرار بگیرد، بهترین زمان بود. حالا اگر کسی در این زمان مورد مغفرت واقع نشد، او دیگر در آینده مورد مغفرت قرار نخواهد گرفت، مگر اینکه عرفه را درک کند؛ «إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ». اینجا از نظر طلبگی دو احتمال وجود دارد؛ احتمال اوّل این است که «إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ» یعنی «روز عرفه»؛ چون قبلش زمان مطرح است و بحث بر سر ماه مبارک رمضان است که خودش زمان است. احتمال دوم این است که منظور از «إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ» این باشد که مگر اینکه این موفق شود به «عرفات» برود؛ یعنی احتمال مکان را مطرح کردهاند. البته اگر عرفات هم مراد باشد، اینطور نیست که هر روزی که خواست به عرفات برود؛ بلکه آن هم مربوط به «روز عرفه» است. غرضم این بود که یکی از زمانهایی که اثرگذار است روی اجابت دعا و روایات بسیار هم راجع به آن داریم، روز عرفه است. پنج شب مخصوص دعا روایاتی هم که بین اینها را جمع کرده زیاد داریم؛ یک روایت از پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که فرمودند: «خَمْسُ لَیَالٍ لَا تُرَدُّ فِیهِنَّ الدَّعْوَ?ُ أوَّلُ لَیْلَ?ٍ مِنْ رَجَبٍ وَ لَیْلَةُ نِصفٍ مِنْ شَعْبَانَ وَ لَیْلَ?ُ الْجُمُعَ?ِ وَ لَیْلَ?ُ الْفِطْرِ وَ لَیْلَ?ُ النَّحْرِ». (پنج شب است که دعا در آنها رد نمی شود: شب اول رجب، شب نیمه شعبان، شب جمعه، شب عید فطر و شب عید قربان) یعنی همینهایی که ما همه را قبلاً گفتیم. ما روایات زیادی داریم که این زمانها را یکجا جمع کردهاند. البته در یکی چهار مورد دارد، یکی پنج مورد دارد. این روایت پنج مورد در آن مطرح شده بود که ما اینها را یکییکی بررسی کردیم. این مربوط به زمانها بود. آن وقت مکانها را هم ما داریم و روایاتی که مسأله مکانها را مطرح کرده است. حالا اگر شد من یک جلسه مکانها را هم مختصراً بررسی میکنم. چون من به اصل بحثم که میخواستم بروم سراغ دعاهای مأثور نرسیدم. آنچه تا اینجا گفتهایم به طور کلّی نسبت به دعاهای غیرمأثور بود. دعاهای غیرمأثور یعنی آن دعاهایی که خودمان از خدا میخواهیم حاجتهایمان را طلب کنیم. پنج شنبه 21 بهمن 1389برچسب:, :: 10:3 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا سرلوح دستنویسی از کلیات سعدی که به شیوه «چهارلوح» ترسیم شده در نسخه 2493 کتابخانه ملی، مورخ 784 قمری موجود است. نخستین چاپ کلیات سعدی در سال 1316 به همت ذکاالملک فروغی منتشر شد و نزدیک به 4 سال بعد فروغی به کمک حبیب یغمایی چاپ دیگری از گلستان منتشر کردند که با نسخه یابی و ویرایشی جدید همراه بود. پس از این از حبیب یغمایی کلیات جداگانهای منتشر شد. او در آن سالها با آموزش و پرورش وقت برای منتشر کردن مجموعهای چندگانه از غزلها و شعرهای سعدی همکاری میکرد بعد از آن هم به کلیات سعدی نسخه دکتر مصفا در دهه 40 میرسیم که چاپی متفاوت از نسخهای متفاوت بود ویژگی این نکته تاکید مصفا بر جدا نویسی بود و دیباچهای که ایشان به کلیات نوشتند راهنمای بسیار ارزشمندی برای خوانندههای شعر سعدی بود. در دهه 60 بنیاد چاپ فروغی کلیات سعدی را با تصحیح دوباره بهاءالدین خرمشاهی روانه بازار کتاب کرد. در این نسخه دیت یاب و فهرست جدیدی به کتاب اضافه شده بود. بعد از بزرگداشت سعدی در یونسکو در سال 1363 کتاب ذکر جمیل سعدی در 3 جلد منتشر شد. خرمشاهی همچنین در دهه 70 کلیات سعدی نسخه یغمایی را با تعلیقات و فهرست چاپ کرد سه سال پیش هم چاپی از کلیات سعدی با تصحیح حسن انوری توسط نثر قطره منتشر شد. تا دو، سه سال آینده به همت مرکز سعدیشناسی شیراز قرار است یک چاپ جدید از کلیات سعدی منتشر شود که همه سعدیشناسان بر آن اتفاق دارند.
تصویری که میبینید مربوط به سرلوح دستنویسی از کلیات سعدی (نسخه 2493 کتابخانه ملی، مورخ 784 ق) است. این سرلوحه به شیوه «چهارلوح» ترسیم شده اما برگه پیشین آن که حاوی صفحه روبروی آن بوده از نسخه افتاده است. میراث مکتوب گزارش داد: عبارتهایی که در این صفحه میبینیم مربوط به دیباجه گردآورندة کلیات (علی بن احمد بن ابوبکر مشتهر به بیستون) است که بخشهایی از آن عیناً از آغاز کلیله و دمنه بهرامشاهی برداشته شده است. پنج شنبه 21 بهمن 1389برچسب:, :: 9:15 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا
آیا تا به حال برای شما پیش آمده؟ روزهایی که با افکاری مثبت و امیدوارانه سر از بالش بر میدارید تا شب انگیزه مثبت تری برای کار دارید و نحوه برخوردتان با وقایع محیطی مثبت تر می شود؟ در این روزهای خیلی در پی آن نیستید که از اتفاق های مختلف بهانه گیری کنید و عیب های خود و دیگران را مورد ارزیابی قرار دهید و... و احتمالا عکس آن را هم تجربه کرده اید. صبح با بی حوصلگی از خواب بیدار می شوید .و با حالتی عبوس برای بیرون رفتن آماده می شوید و اتفاقا در راه و در محل کارتان با رخداد های نه چندان خوشایند هم روبرو می شوید . با خود می گویید از همان اول صبح مشخص بود که امروز روز نحسی است!!!! خیر . چنین نیست. نامیمونی یک روز به دست افکار ماست. ما هستیم که می توانیم آغازی مبارک بیافرینیم و یا با روی آوردن به افکار منفی شروعی دلگیر و ناامیدانه را رقم بزنیم. می خواهم شما را با افکار و عملکردهایی آشنا کنم که می تواند بازخوردهای منفی و و یا مثبتی را برای خود شما داشته باشد و در مجموع بر کل زندگیتان آثار خوب یا بدی را بگذارد . الفبــــای زنــــدگی با استفاده از حروف فارسی الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها، ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم، پ: پویاپی برای پیوستن به خروش حیات، ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها گر به دیگری نفرت بورزید با حلقه هایی کیهانی به او متصل می شوید و به بند او در می آیید. به هر چه نفرت بورزید با طوقی کیهانی به بند و اسارتش در می آیید اگر در تمام دنیا یک نفر باشد که به راستی از او خوشتان نمی آید همانا او کسی است که با حلقه ای محکم تر از فولاد خود را به او وصل کرده اید. (کاترین پاندر)ا هرگز از برچسب منفی استفاده نکنید نگویید من همیشه خراب می کنم ... چرا که نتیجه اش جز تشویق، اضطراب، عجز، ناتوانی و عدم اتکاء به نفس نیست. گفته اند: «اگر زندگی را با همه آنچه که در اوست دوست داشته باشید زندگی نیز به شما عشق خواهد ورزید.» اگر مایل باشیم تاکسی یا چیزی را به خود جذب کنیم باید به آن عشق بورزیم. و البته نیک می دانیم که: دوست داشتن کسانی که به ما نیکی کرده و می کنند هنری نیست که بتوان به او تفاخر کرد. هنر واقعی، عشق ورزیدن به آنهایی است که به ما بد کرده اند. عشق یعنی احضار موهبت های جاودان زندگی. پس بیایید تا از خرمن گفته ها و نوشته های بزرگان، توشه ی برگیریم. هیچ چیز در زندگی معنایی ندارد. مگر معنایی که شما به آن می دهید. به یکدیگر عشق بورزید اما عشق را به بند نکشانید بگذارید میان با هم بودنتان فضایی و فاصله ای باشد، با یکدیگر شادمان باشید اما بگذارید هر یک از شما تنها باشد... در کنار هم بمانید اما به هم نچسبید. کار زشت سریع تر از فرو رفتن کارد در گوشت در صاحب خود اثر می گذارد. (امام صادق علیه السلام، بحار الانوار، جلد 73، ص 330) به جای این که خود را یک انسان ببینید به سیمای موجود الهی به خویشتن نگاه کنید. (کاترین پاندر) بارش کنید، مهرتان را بارش کنید، عشقتان را بارش کنید. فکر مثبت را بارش کنید- بارش تبسم- بارش لبخند- بارش انرژی مفید- بارش اطلاعات و دانسته ها. به فکر اصلاح خود باشید تا وقت و فرصتی برای انتقاد از دیگران نداشته باشید. پروردگارا به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم. بینش ده تا تفاوت ایندو را دریابم مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتارکنند. سقف آرزوهایت را تا جائی بالا ببر كه بتوانی چراغی به آن نصب كنی. خود را شکوهمند و سرشار از شوکت، جلال، عظمت و قدرت ببینید. ببینید که موجودی محبوب و دوست داشتنی، سالم، کاردان و لایق هستید دنیا را به صورت مکانی بسیار زیبا برای شادمانه کار کردن و شادمانه بالیدن ببینید. (کاترین پاندر) کسانی که دیگران را از ابراز عشق و محبت محروم می کنند در واقع خودشان را از جذب مهر و محبت محروم می سازند. با یادآوری به کینه ها و نفرت ها مدام آنها را بزرگتر و بزرگتر می کنیم و با بخشیدن، بزرگترین لطف را به خودمان می کنیم اما لزوماً، بخشیدن به معنای بر قراری ارتباط نیست. خوشبختی به كسانی روی می آورد كه برای خوشبخت كردن دیگران می كوشند. بهجت و سرور، مغناطیسی است که همه موهبت های عالم را وا می دارد تا به سوی شما بشتابند. افسردگی و اضطراب نیز مغناطیسی است تا تمام مشکلات به سوی شما پرواز کنند برای پیروزی در حیطه ماوراءالطبیعه و برای کامیابی از عالی ترین ثمره کار خود باید در وجد و سرخوشی باشید.(کاترین پاندر) به من بگویید درباره خودتان و همسایه تان چه نظری دارید تا دقیقا به شما بگویم که تندرستی تان در چه حال است و وضع مالی و هماهنگی زندگی تان چگونه است. اگر به انسان ها عشق نمی ورزید و اعتماد ندارید به خدا نیز نمی توانید عشق بورزید و اعتماد کنید اندیشه عشق و نفرت به طور همزمان نمی تواند در ذهنتان وجود داشته باشد پس هر گاه به یکی از آنها سرگرم باشد قطعاً دیگری غایب است. به دیگران اعتماد کنید و اقتدار ناشی از آن عمل را صرف توکل به خدا کنید این کار سرشار از جادوست. معجزه ها و شگفتی ها می آفریند. محبت و اعتماد نیروهایی پویا و زنده اند. (کاترین پاندر) آنچه شما درباره خود فكرمی كنید، بسیار مهمتر از اندیشه هایی است كه دیگران درباره شما دارند... درباره درخت، بر اساس میوه اش قضاوت كنید، نه بر اساس برگهایش ! آنقدر شكست خوردن را تجربه كنید تا راه شكست دادن را بیاموزید... پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. اگر سعی کنید در جهت کسب تایید سایرین تلاش بیشتری به عمل آورید هنگامیکه دیگران متوجه این وضع بشوند قادر خواهند بود قدرت بیشتری روی شما اعمال کنند. (دکتروین دایر) علت اینکه شما به راحتی خاطرات تلخ و منفی خود را به یاد می آورید این است که آن را خیلی در ذهن مرور می کنید یعنی تصویر آن را بارها و بارها در ذهن خود ترسیم می کنید و گاه حتی آن را به زبان توصیف می کنید که آن توصیف می کنید که آن توصیف کردن در واقع دقیق شدن و همه جانبه نگاه کردن به تصویر است. اگر مطلوب خدا باشید قضاوت دیگران چه لزومی دارد. اگر رضایت خدا را جلب کرید مطمئن باشید که مردم نیز بادیده احترام به شما می نگرند. از خودنمایی بپرهیزید امروزه خودنمایی باعث شده انسان ها همه آسایش و راحتی خود را از دست داده و به عناوین گوناگون خود را ارضاء کنند. زندگی قسطی نمونه بارزی از این واقعیت است. علت اینکه شما به راحتی خاطرات تلخ و منفی خود را به یاد می آورید این است که آن را خیلی در ذهن مرور می کنید یعنی تصویر آن را بارها و بارها در ذهن خود ترسیم می کنید و گاه حتی آن را به زبان توصیف می کنید هر حادثه ای را دلیلی برای مصلحت خود بدانیم. پیش از آنكه پاسخی بدهی با یك نفر مشورت كن ولی پیش از آنكه تصمیم بگیری با چند نفر... اندیشه کردن به این که چه بگویم، بهتر است از پشیمانی از این که چرا گفتم. سعدی
طوری رفتار کنید که گویی به موفقیت خود اطمینان دارید و پر از انرژی هستید و برای ایجاد روحیه وانمود کنید که به هدف رسیده اید. (آنتونی رابینز)
نگران فردا نباش ، فردا به قدر كافی نگرانی های خود را دارد.لزومی ندارد بر مشكلات هر روز بیفزایی! اراده آهنین ،زمین خوردگی هفت باره و بلند شدن هشت باره است آنگاه که همه به دنبال چشمانی زیبا هستند تو به دنبال نگاهی زیبا باش . (دکتر شریعتی) اگر فکر کنید کاری با موفقیت توأم است نیرویی در این جهت ایجاد می گردد و نتیجه مثبت خواهد شد. (آنتونی رابینز)
برای کوبیدن یک حقیقت ، خوب به آن حمله مکن ، بد از آن دفاع کن . علی شریعتی
و چه زیباست پندها و آموزه های قرآنی : فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ (المآئده/٤٨) در کارهای خیر از همدیگر سبقت و پیشی بگیرید وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا (بقره/٨٣ ) با مردم نیکو سخن بگوئید وَأَوْفُوا بالْعَهْدِ (اسراء٣٤) به عهد و پیمان خود وفا کنید
در ادامه توصیه می کنیم جملات تاکیدی زیر را هر روز در ساعاتی مشخص با باور و یقین تکرار کنید.
اگر در مخمصه گیر كرده باشم همیشه راهی برای دگرگون كردن اوضاع هست . ----------------------------------------------------------------------------------------- اهمیت ندارد كه چه اتفاقی رخ می دهد ، نور درونم از من حمایت خواهد كرد . ------------------------------------------------------------------------------------ من هر لحظه قادرم با تصمیمی جدید زندگی ام را به كلی تغییر دهم . -------------------------------------------------------------------- چون یاد خدا همراهم است از هیچ چیز نمی هراسم. ----------------------------------------------------------- من همه را می بخشم و خود را رها می سازم. -------------------------------------------------- من قبول می كنم كه انسان جایزالخطاست. --------------------------------------------- هیچ قدرتی وجود ندارد كه مرا آزار دهد. -------------------------------------- من یقین دارم كه پیروز خواهم شد. پنج شنبه 21 بهمن 1389برچسب:, :: 9:8 قبل از ظهر :: نويسنده : سهیلا یش از این ها فكر میكردم خدا سه شنبه 19 بهمن 1389برچسب:, :: 2:40 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا محققان با استفاده از فناوری های بازسازی دیجیتال موفق شدند چهره دختری از عصر آهن را که از میان مردابی در آلمان کشف شده بود، بر اساس جمجمه و استخوانهای به جا مانده از بدن او بازسازی کنند. به گزارش خبرگزاری مهر، جسد دو هزار و 600 ساله این دختر که ابتدا پلیس محلی آن را یک پرونده جنایی در رابطه با زن جوانی که در سال 1969 ناپدید شده در نظر گرفت، در سال 2000 توسط معدنچیان در منطقه "لوور ساکسونی" آلمان در میان باتلاقی کشف شد. قدمت بقایای به جا مانده از این دختر که بر اساس نام محلی که در آن کشف شده، "مورا" نام گرفته است، با کمک آزمایشهای DNA تعیین شد.
یک سال بعد کارگران در نزدیکی همان منطقه یک دست پیدا کردند که به نظر می آمد گزینه مناسبی برای بدن مورا باشد. تاریخ نگاری رادیواکتیو نشان می دهد مورا در سال 650 قبل از میلاد از دنیا رفته است. با وجود آسیبهایی که حین عملیات معدن کاوی به جمجمه مورا وارد آمده است، آسیبهای دیگری نیز بر روی جمجمه این دختر نوجوان دیده می شود و در عین حال به نظر می آید وی از سوء تغذیه ناشی از کمبود غذا در دوره زمستان رنج می کشیده است اما هیچ یک از این نشانه ها، عامل اصلی مرگ وی نبوده اند و دلیل اصلی مرگ همچنان ناشناخته باقی مانده است. محققان گمان نمی برند مورا از روی عمد در میان این باتلاق مدفون شده باشد، زیرا هیچ تزئینات و جواهر آلاتی به همراه ندارد و مهمتر از همه اینکه اقوام عصر آهن معمولا اجساد مردگان خود را می سوزانده اند. محققان با جمع آوری موادی که به همراه مورا در باتلاق به جا مانده بود، توانسته اند تصویری از منطقه ای که وی زمانی در آن زندگی می کرده را بازسازی کنند. برای بازسازی جمجمه مورا، محققان ابتدا جمجمه را به صورت دیجیتالی اسکن کرده و مدل سه بعدی را از قطعات آن به وجود آورند. سپس قطعات سه بعدی در کنار یکدیگر قرار گرفته و با استفاده از یک چاپگر سه بعدی مدل سه بعدی آن چاپ شد. در نهایت این مدل پلاستیکی برای بررسی و تایید بیشتر نزد پنج انسان شناس آلمانی و اسکاتلندی که در شناسایی چهره مهارت دارند، فرستاده شد. این پنج انسان شناس از نتیجه کار یکدیگر خبر نداشتند و محققان با بررسی و مقایسه گزارش دریافتی از جانب آنها مدل نهایی چهره مورا را انتخاب کردند. بازسازی نهایی چهره مورا نیازمند تغییراتی در رنگ مو، رنگ چشم، مدل مو و رنگ پوست است با این همه محققان معتقدند 90 درصد از این بازسازی بر اساس علم و 10 درصد آن بر اساس توانایی های هنری انجام گرفته است. در ادامه تصویر چهره بازسازی شده مورا را به همراه تصاویری از جمجمه و بقایای استخوانهای به دست آمده از وی را مشاهده می کنید:
بقایای استوانهای یافته شده از مورا دختر دو هزار و 600 ساله دست مورا که با فاصله یک سال پس از جمجمه و بدنش کشف شد مدل پلاستیکی و سه بعدی چاپ شده از اسکن سه بعدی جمجمه مورا مدل سه بعدی و ابتدایی از چهره مورا که با گل مجسمه سازی ساخته شده است یکی از طرح های پیشنهادی برای چهره مورا، گونه ها، بینی و فاصله چشمهای مورا از یکدیگر از بخشهایی هستند که در تمامی طرح ها تقریبا یک شکل بوده اند منطقه ای که بقایای مورا در آن پیدا شده است
طرح نهایی از چهره مورا سه شنبه 19 بهمن 1389برچسب:, :: 1:54 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا عشق حقیقی مثل روح است ، افراد زیادی درباره ی آن صحبت می کنند ، ولی تعداد معدودی آن را دیده اند . زندگی را بی عشق سپری کن غم بزرگی است . اما این تقریبا برابر است با غمی که زندگی را ترک کنی بدون اینکه به کسی که عاشقش هستی بگویی که دوستش دارید .
گاهی در جستجوی چیزی هستید که نمی توانید آن را ببینید .
اگر زمانی که به تو می اندیشم ، تک گلی بود ، می توانستم تا ابد در باغ افکارم قدم بزنم .
عشق ورزیدن زمانی است که دیگر هیچ بهانه ای برای تنفر نداشته باشی.
اگر بخواهید به قضاوت اشخاص بنشینید زمانی برای دوست داشتن انها نخواهید داشت. شنبه 16 بهمن 1384برچسب:, :: 9:42 بعد از ظهر :: نويسنده : سهیلا
آه خدا : گفتم:خسته ام گفتی: لا تقنطوا من رحمهّ الله... از رحمت خدا نا امید نشوید (سوره زمر/۵۳) گفتم: هیچکس نمیدونه تو دلم چی میگذره گفتی : اءن الله بین المرء و قلبه ... خدا حائل است میان انسان و قلبش (سوره انفال/۲۶) گفتم : هیچ کسی را ندارم گفتی : نحن اقرب الیه من حبل الورید... ما از رگ به انسان نزدیکتریم (سوره ق/۱۶ ) گفتم انگار منو فراموش کردی! گفتی : فاذکرونی اذکرکم... من را یاد کنید تا یاد شما باشم (سوره یقره / ۱۵۲) همیشه به یادتم ای خدای مهربونم
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|